اهنگ love story
یه اهنگ فرانسوی بسیار زیبایی که تهیونگ عاشقش بود
علاقه ی زیادی به رقصیدن داشت
مخصوصا که با شخصیت های خیالیش میرقصید
یه دختری که تیپ پسرونه داشته باشه و قدش بلند باشه و اون دختر کنترل رقص رو به دست بگیرهاین غیر ممکن بود ولی نه برای تهیونگ ...
وسط اتاقش ایستاد و چشماشو بست
با پلی کردن دوباره ی اهنگ شروع به چرخیدن کرد
دستاشو بالا اورد
با دختر خیالیش شروع به رقصیدن کرد
با یه دختری که براش حکم یه مردو داشته باشهگاهی اوقات به اینکه شاید بتونه مثل پدرش تاپ و قوی باشه فکر میکرد ولی از خودش نمیدید
چند بار تلاش کرد با دختر همسایشون ارتباط بگیره ولی واقعا نمیتونست و بدتر از همه اون دختر خیلی بزرگ تر بود ازش ۱۵ سالش بود
اون دختر برای تهیونگ رنگ سیاهو داشت
نمیتونست سفیدی خودشو فدا کنه تا به گناه الوده شهاون دختر سعی در اذیت کردنشو داشت چون به سن بلوغ رسیده بود و حس کنجکاویش بیشتر از تلاش برای ایندش بود اسمش جنی بود !!!
تهیونگ با این فکر اخمی کرد و تند تر شروع به رقصیدن کرد
وقتی فکر میکرد که جنی بهش اسیب های جسمی و جنسی میرسوند براش درد اور بودتا اینکه خانوادش فهمیدن و خونشونو عوض کردن
هرگز به اون خونه ایی که توش لوسیو پیدا کرده بود برنگشتن
ولی الان ارامش داشت
یه خونه اپارتمانی با ادم های مهربون و سفیدلبخندی زد و اهنگ تموم شد
از خاطرات بد زندگیش اومد بیرون
امروز زیادی فکر کرده بود
نمیدونست چرا انقدر فکرای اشفته ایی داره ... به هرچی فکر میکرد همون چیز ادامه دار میشد و انتها نداشتخنده ایی کرد و موسیقی ملایم ساکسیفون و پیانو پلی کرد
روی تختش نشست و کتاب room رو باز کرد شروع به مطالعه کردبعد از یه ساعت حس گشنگی وحشتناکی به سمتش حجوم اورد
طوری که اگر همین الان اب نمیخورد تمام اعضای بدنش میترکیدبلند شد سریع به سمت یخچال رفت و یه لیوان اب خورد ولی جواب نداد
بیشتر اب خورد و حالش بهتر شدانگار که اتفاق با ارزشی افتاده باشه با لبخندی از روی اسودگی به یخچال تکیه داد سر خورد و رو زمین نشست
پاهاشو باز کرد و چشماشو بست
یکی از لذت های بهشتیه وقتی در حد مرگ تشنته و اب خنک اونم توی تابستون میخوریبا حس خوابالودگی به سمت اتاقش رفت و با این صحنه مواجه شد
YOU ARE READING
✨ Salvation
Romanceکاپل : kookv ژانر : Smut,Fantasy,Romance داستان راجب پسر بچه ایی به اسم تهیونگه که خدایان بهشت اون رو به عنوان پادشاه اینده سرزمین بهشت معرفی کرده اند کی فکرشو میکرد که لوسیفر ، پادشاه جهنم از این موضوع بسیار عصبی بشه و به فکر نابود کردن اون بچه با...