اهنگ i need you از bts
رهایی... حس جدیدی که درونش ریشه کرده بود
حس ازاد شدن از زندان درونش ... خیلی براش لذت بخش بود
یعنی میتونست دوباره خانوادشو ببینه؟چهره ی زیبای مادر و قامت قدرتمند پدرشو میدید !
موهای قهوه اییش توی اسمان شب پخش شده بودزمین بدن ظریف پسر رو به سمت خودش میکشید
وقتی خواست حس ازادی رو تجربه کنه ...دستای قدرتمندی دور کمرش پیچید و روی هوا معلق موند..
چشماشو اروم باز کرد و به صحنه روبروش خیره شد
جونگ کوکی رودید که بال های سیاهشو باز کرده و با چشمای قرمزش بهش خیره شدهحسی درونشو قلقلک میداد .. اون لوسیفر بود.... چرا نجاتش داده بود؟
جونگ کوک سفت دستاشو دور کمر پسر کوچیک تر حلقه کرد و به خودش چسبوندش
کوک : تو ... تو نباید بمیری
تهیونگ که خیلی شاکی و عصبی بود تکونی خورد
ته : چراا؟؟؟ لعنتی چراااا چرااا همیشه به فکرمییی چرااا؟؟؟بغضی کرد و الماس های بلورین از چشمای اقیانوسیش چکید
ته : چرااا باید انقدرر خوب باشیی؟؟؟ لوسیفرای داستانا همشون خیلی بدجنسننن چرا تو نیستییی ... چرا ... هق... چرا یکم بد بودنو بلدد نیستییییی؟؟؟؟؟جونگ کوک فقط به تهیونگ خیره بود ... خودشم نمیدونست چرا در مقابل این فرشته کوچولو انقدر ضعیف شده بود که حتا فراموش کرده بود پادشاه جهنمه
ته : بزار بمیرمم جونگ کوک ... هققق بزارر بمیرم من دیگه بریدممم...
جونگ کوک تو یه حرکت ناگهانی سر تهیونگو به سینش فشار داد و اروم روی لبه پنجره نشست
تهیونگو روی پاهاش نشوند و به ماه خیره شد
دستشو روی بازوی تهیونگ کشیدکوک : خودمم نمیدونم تهیونگ... خودمم نمیدونم
تهیونگ سرشو به سینه جونگ کوک فشار داد و همچنان به ریختن اشکاش ادامه داد
به صورت زیبای لوسیفرش خیره شد
با یک جفت چشمای مشکی مواجه شد ... اولین بار بود چشمای جونگ کوک رو اینطوری میدید ...درد خاصی تو چشماش بود ... شاید بغض؟ غم؟ شایدم یه عشق پر غم؟
ته : جونگ کوک.... من ... من نمیتونم بدون تو زندگی کنم..
کوک با دست ازادش گونه کمی تپل تهیونگو نوازش کردکوک : پس به خاطر من زندگی کن
تهیونگ تپش قلبشو حس میکرد ... دیوانه وار درحال کوبیده شدن به قفسه سینش بود
این چه حسی بود؟ مثل این میموند که تو یه باغ پر از گل های رز قرمز دراز کشیده و به دنیایی که زندگی میکنه لبخند میزنه
YOU ARE READING
✨ Salvation
Romanceکاپل : kookv ژانر : Smut,Fantasy,Romance داستان راجب پسر بچه ایی به اسم تهیونگه که خدایان بهشت اون رو به عنوان پادشاه اینده سرزمین بهشت معرفی کرده اند کی فکرشو میکرد که لوسیفر ، پادشاه جهنم از این موضوع بسیار عصبی بشه و به فکر نابود کردن اون بچه با...