¤•°×part :26×°•¤

800 130 55
                                    


جونگ کوک توی اتاق روبروی صندلی نشسته بود

+ خب؟

+ یعنی چی خب؟

₩ مگه نگفتی تپش قلب داری؟

+آره

₩ چه موقع هایی تپش قلب میگیری؟

جونگ کوک کمی فکر کرد موقعی که تهیونگ خندید موقعی که اون رو بوسید موقعی که خیره نگاهش می کرد موقعی که...

+ موقعه هایی که تهیونگ پیشمه انگار بهش آلرژی دارم

نامجون لبخند کمرنگی زد

₩ تو مشکلی نداری کاملاً سالمی

+ مسخره نشو پس چرا اینطور میشه

₩ خودتو زدی به نفهمی یا واقعاً نمیفهمی

+ درست حرف بزن تا فکتو نیاوردم پایین

نامجون باخنده دستش رو به عنوان تسلیم بالا آورد

₩ اوکی تو عاشق شدی

+ انگار واقعاً فکتو نیاز نداری

نامجون جدی شد

₩ کاملاً واضح دارم بهت میگم عاشق شدی تو عاشق همسرتی

+ حرفت اصلا جالب نبود

₩ یکم بهش فکر کن من دیگه دخالتی نمیکنم

+ آره بیا از این بحث کوفتی بیاییم بیرون چه خبر از قصر؟

₩ یه خبر خوش دارم

+ چیه؟

₩ من و جین داریم بچه دار میشم

+ ووااتتت؟؟

نامجون ناراحت ادامه داد

₩من هنوز نتونستم پادزهر رو پیدا کنم اما توی کتاب های خیلی قدیمی یه چیزهای عجیبی در مورد تو و جین پیدا کردم

جونگ کوک توی جاش جابجا شد

+ خب چی بود؟

₩ این کتاب رو توی کتابخونه قدیمی قصر پیدا کردم انگار این اتفاق قبلا هم افتاده بوده و اگه جین بچه داده بشه میتونم مقدار کمی از خون اون بچه رو پادزهر درست کنم به خاطر همین رفتم پیش یونگی و جادوی سیاه رو ازش گرفتم

+ دیوونه شدی نامجون میخوای بیشتر به کشتنش بدی

₩ میدونم ریسکش زیاده اما کاری نمیتونم بکنم

+ این چه ربطی به من داره؟؟

₩ دقیقا زدی تو خال

نامجون و کمی با مکث ادامه داد

₩ تولی کتابخونه نوشته بود پادشاه جدیدی ظهور میکنه که لوسیفر رو از بین میبره

+ تو داری میگی افسانه است پس واقعیت نداره

¤•°×𝓣𝓸𝓻𝓽𝓾𝓻𝓮𝓻 𝓸𝓯 𝓵𝓸𝓿𝓮 ¤•°×❅𝔨𝔬𝔬𝔨𝔳❅Where stories live. Discover now