ووت و کامنت یادتون نره ~𝑉
_________________October
2014کانگجون: سان!!!!
با شنیدن صدای برادرش به سمتش میچرخه
سان: اوه کانگ جون
کانگجون : به چی نگاه میکردی؟
کنارش میشنه و به شخصی که از مسافت دور رو به روش قرار گرفته بود نگاه میندازه، موهای کوتاه مشکی ،با صورت کشیده و بدون آرایش و البته یونیفرم مدرسه که ثابت میکرد یه دختر سال اولی کم سن و سالِ که مشغول گشتن بین قفسه کتاب ها بود
لبخند کانگجون پرنگتر میشه و طوری که فقط برادرش بشنوه میگه:
_ اسمش ریوجینه
سان: ها؟
با تعجب گفت که کانگجون آروم میخنده و ادامه میده:
_دختری که داشتی بهش نگاه میکردی،ما تو یه کلاسیم
سرش رو پایین میندازه و لبخند کمرنگی میزنه که کانگجون دوباره میگه:
_نظرت چیه ازش شماره بگیرم؟
با شنیدن این پوزخندی میزنه و با دستش موهای برادرش رو به هم میزنه و میگه.
سان: تو حواست به درس و مشقت باشه.
کانگجون: یااا! سان!! چرا ادای زن باباهای بد جنس رو در میاری! منکه نگفتم میخوام باهاش قرار بذارم فقط خواستم یه شماره بگیرم همین
دوباره نگاهش رو به ریوجین میدوزه
کانگجون: ولی هیونگ..حس میکنم یه طور متوجه شده که من و تو برادریم
سان: منظورت چیه؟
کانگجون: نمیدونم..حس میکنم میدونه
پوزخندی میزنه و همونطور که از سر جاش بلند میشه میگه.
سان: هیچ کس نمیدونه..فعلا نباید هم بدونن..
________________
(حال)
سان: اینجا چه خبره
جدی رو به پدربزرگش میگه که ریوجین چند قدم به سمت جلو برمیداره و جدی رو به سان میگه:
_اقای چوی،بازرس شین ریوجین هستم از اداره پلیس منو همکارام اومدیم اینجا که راجب پرونده چوی جولیا و خواهرتون تحقیقات لازم رو انجام بدیم.

ВЫ ЧИТАЕТЕ
𝟏𝟗 - ⇢𝒱𝒾ℴ𝓁ℯ𝓉
Фанфикدخترای خونواده چوی تو سن 19 سالگی میمیرن! خیلی ها فکر میکنن این یه نفرینه و هیچ کس نمیدونه این وضعیت قراره تا کی ادامه داشته باشه. _________________________________________ 𝐆𝐄𝐍𝐑𝐄:رازآلود-جنایی-پلیسی 𝐂𝐎𝐔𝐏𝐋𝐄:جینلیا 𝐂𝐎𝐍𝐈𝐓𝐈𝐎𝐍: پایان...