?

163 24 7
                                    

‌تهیونگ دنبالِ دردسر نمیگشت اما وقتی دوستش بهش پیشنهادِ پروژه ای رو داد که پول خوبی به جیبش هدیه میکرد، حاضر بود اون دردسر رو بپرسته!به عنوانِ یه باستان شناسِ ناموفق که تنها برجستگی های سابقه اش پیدا کردنِ چند عتیقه  و سپردنشون به موزه بود، دنبالِ...

اوووه! هذه الصورة لا تتبع إرشادات المحتوى الخاصة بنا. لمتابعة النشر، يرجى إزالتها أو تحميل صورة أخرى.

‌تهیونگ دنبالِ دردسر نمیگشت اما وقتی دوستش بهش پیشنهادِ پروژه ای رو داد که پول خوبی به جیبش هدیه میکرد، حاضر بود اون دردسر رو بپرسته!
به عنوانِ یه باستان شناسِ ناموفق که تنها برجستگی های سابقه اش پیدا کردنِ چند عتیقه  و سپردنشون به موزه بود، دنبالِ موفقیتِ بزرگتری میگشت.
براش مهم نبود توی اون گودالِ حفر شده ی تاریک و نموری که به زیرِ اهرام جیزه(اهرام جیزه در مصر. سه هرم کوچک در پیش زمینه اهرام فرعی یا اهرام ملکه‌ نامیده می‌شوند. )میرسید، چه چیزی در انتظارشه.

تهیونگ فقط باید اون مومیایی خاص و خدای شهوت رو پیدا میکرد و عکسِ دقیقی ازش مینداخت تا کلی پول به زندگیش ببخشه.
حتی روحش هم خبر نداشت که فلشِ دوربین تا چه اندازه میتونه مخلِ آرامشِ جونگ، خدای شهوتِ مصر باشه!
خدایی که طبق افسانه های مصر باستان شهوتِ ناتمومی رو به مردان و زنان هدیه میداده تا تولیدِ نسل موفقی داشته باشن و یکی از ترسناک ترین حقایق در موردش، طلسمی بوده که روی دشمنش میذاشته!

از اونجایی که تهیونگ آرامشش رو بهم زده پس جونگ کوک طلسمِ ناچیزی بهش هدیه میکنه که اون باستان شناسِ سی و هفت ساله تا ابد، برای تامینِ نیازهای شهوتش بهش محتاج باشه!

↬211101
-
#fanart #Scenario 

@v_kooki ༢

🌿𝙏𝙖𝙚𝙠𝙤𝙤𝙠 𝙎𝙘𝙚𝙣𝙖𝙧𝙞𝙤𝙨 🎞حيث تعيش القصص. اكتشف الآن