Exchange 21

38 5 0
                                    

+18
+18
پ.ن : دوستان کسایی که سنشون کمتر از ۱۸ سال هست یا فکر میکنن اسمات برای روحیه شون خوب نیست و ممکنه نظرشون راجع پسرا عوض شه این پارت رو نخونن
تاکید میکنم همه این ها فیکه و واقعی نیست اگر میبینی ممکنه حالت رو بد کنه نخون !!!!!!!!!!
*
*
مین شوگا؟ مامور فرودگاهی نگاهی بهش کرد و گفت : اسمتون مین شوگاس؟
+بله من دو رگه ژاپنی کره ای هستم
-درسته ، شما و کیم ریچارد وارد گیت k233 بشید
یونگی تشکری کرد
با هوسوک دست همدیگر رو گرفتن و وارد هواپیما شدن
رو صندلی نشستن
پسر کوچکتر چشماش رو بست و زمزمه کرد : بالاخره تموم شد ...
هوسوک نزدیک گوشش شد بوسه ای به لاله گوشش زد و گفت : کار من و تو تموم نشده
+منظورت چیه؟ -تو کانادا واسه زندگی جدید خیلی کار ها داریم
+پووووف بزار حداقل استراحت کنیم
-باشه گربه خسته م
دستش رو دور شونه پسر کوچکتر حلقه کرد و اجازه داد با قرار دادن سرش رو شونه ش بخوابه
...
وارد خونه آپارتمانی شدن
+فکر نمیکردم کیم ریچارد که شرکت طراحی داخلی داره تو آپارتمان زندگی کنه
هوسوک خندید و گفت : عادت کردی بهم ریچارد بگی ها
+اوم شاید چون این اسم بهت میاد
خندید و نزدیک شوگاش شد و آروم لبش رو بوسید
-میشه امشب برای من بشی؟ من چند ماهه ندیدمت و چند ساله حتی یکبار هم لمست نکردم
+یاااا تازه رسیدیم خسته ایم
-بهونه نیار بچه گربه من کلی منتظر بودم بعدشم اون‌ تو بودی که کل راه رو خواب بودی نه من !! چطور خسته ای باطریت ضعیفه؟؟
یونگی حرصی از جمله آخرش گفت : که باطری من ضعیفه؟
کروات هوسوک رو محکم کشید و شلش کرد لبش رو روی لب پسر بزرگ‌تر کوبید و بعد مکیدن عمیقی گفت : الان بهت باطری ضعیف نشون میدم
دو دستش رو دور یقه هوسوک قلاب کرد و محکم پیرهنش رو باز کرد
طوری که دکمه های پیرهن رو زمین پخش شد
هوسوک پوزخندی از نقشه گرفته شده ش زد و تیشرت پسر مقابلش رو در اورد و از زیر پاهاش گرفت و کولش کرد : اووووم پس بار اول رو تو ، توی دستت بگیر
وارد اتاق شد و یونگی رو‌ روی تخت پرت کرد روش خیمه زد و از فک بوسه ش رو شروع کرد
و سیب گلوش رو بوسید
بوسه های هوسوک باعث می‌شد قفسه سینه پسر مقابلش بالا پایین شه و از هیجان قلبش تند تر بکوبه پسر بزرگتر تو یک حرکت شلوار گربه کوچولوش رو در اورد
یونگی هم خم شد و کمربند هوسوک رو بازکرد و شلوار و باکسرش رو دراورد
دیک پسر بزرگ‌تر کمی تحریک شده بود و نبض کوچیکی داشت
لبش رو نزدیک تر کرد و بوسه ای رو کلاهک دیکش گذاشت
بوسه داغ باعث شد که هوسوک آهی غلیظ بکشه و پسر کوچکتر بیشتر تشویق شد تا به بهترین نحو به معشوقه ش لذت بده
زبونش رو روی طول دیک هوسوک کشید و شروع به مکیدن کرد
سفت شدن دیکش نشون دهنده تحریک شدنش بود
یونگی رو خوابوند و باکسر پسر مقابلش رو دراورد
+داگی استایل شو بیب
پسر کوچکتر به تبعیت از اون داگ استایل شد
باسن سفیدش هوسوک رو بیشتر وسوسه میکرد
خم شد و زبونش رو داخل سوراخ تنگ پسر مقابلش کرد
ناله یونگی شدید تر شد و بدنش رو کمی تکون داد
پسر بزرگ‌تر لوب رو روی دیکش ریخت و کمی هم رو سوراخ پسر کوچکتر ریخت و با انگشت وسط پخشش کرد و چند باری داخل سوراخ صورتی رنگ مقابلش کرد و بیرون اورد
سیلی زد و جای دستش رو روی باسن سفید پسر کوچکتر قرمز شد
دیکش رو نزدیک تر کرد و آروم واردش کرد
ناله هر دوتاشون تو کل اتاق پیچید
کم کم خودش رو تکون داد و شروع به کوبیدن کرد
+آه هوسوکاااا محکم تر
-آیش آه ، بچه گربه م خیلی محتاج تر شده هوم؟ آه
بین صحبتشون ناله میکردن و این شاید به خاطر یکی شدنشون
گرمایی که به بدن همدیگه منتقل میکردن ناله هاشون رو غلیظ تر میکرد
چند دقیقه ای هوسوک کوبید و آخر سر با فریاد نسبتا بلندی گفت : دارم میام آهههه
و آه غلیظیش و داغی مایع شیری رنگ رو پوست کمر یونگی نشون دهنده کام کردن پسر بزرگ‌تر بود
پسر کوچکتر که کام نکرده بود و درد کل پایین تنه ش رو گرفته بود رو تخت دراز کشید
هوسوک خم شد و دیک نسبتا کوچک بچه گربه ش رو تو دستش گرفت
هندجاب کوچیکی براش زد و آروم دیکش رو بوسید
با ورود دیک کوچکش داخل دهن داغ پسر مقابلش آهی کشید و میتونست احساس کنه که هر لحظه ممکنه بیاد
بازی و پیچیده شدن زبون هوسوک به دور دیکش باعث شد کام کنه
موقع کام هوسوک ازش جدا شد و با هندجاب کردنش لذت دیگه ای به یونگی داد
لبش که کمی به خاطر کام یونگی کثیف شده بود رو پاک کرد و رو یونگی خیمه زد و فرنچ کیس رو شروع کرد
بعد از چند دقیقه بوسه با صدای وسوسه کننده ای از هم جدا شدن
پسر بزرگ‌تر رو تخت کنارش افتاد و نفس نفس میزد
موهای طلایی رنگش رو پیشونیش ریخته بود و عرق براق ترش میکرد
یونگی دستش رو روی گونه هوسوک کشید و زمزمه کرد : عاشقتم جانگ هوسوک پسر جانگ یول
عاشقتم نوجوون ۱۸ ساله که تنها بیننده پیانو زدن من بود
هوسوک لبخندی زد و رو به یونگی گفت : عاشقتم مین یونگی پسر مین سو جو
عاشقتم نوجوون ۱۳ ساله که با ذوق پیانو میزد و هر سال با رنگ کردن دیوار اتاقش بوی  تازگی به خونه میداد
عاشقتم مین یونگی عاشقتم !!!!

( تبادل ).     Exchange Where stories live. Discover now