(ییبو)
نیازی به پلیس نیست..راستش اصلا دنبال جنجال نیستم!
من این عروسی کوفتی رو به خاطر آبروی خودمم که شده سروقتش برگزار می کنم حالا میبینی احمق استاکر!
-هنوز به خاطرش عصبانی هستی؟!
از قهوه ی مقابلم نوشیدم و سعی کردم تمرکزم رو بزارم روی طعم و بوش تا آروم بشم اما دیگه تاثیر نداره..
-نمیشه به پلیس بگیم تا ردش رو..
+نمیشه سر و صدا به پا کنیم! اونوقت اتفاقات بدتری میوفته!
چه اتفاقاتی؟!
فقط ترسیدن چند نفر به اینکه ما داریم کارهای غیرقانونی میکنیم و کم شدن سهام شرکت و سرمایه دارها و خب این یعنی یه بحران بزرگ توی شرکتی که سالیان ساله که مورد اعتماد ترین برنده چینه!از پوشاک گرفته تا لوازم بهداشتی و برخی داروها ما همیشه در راس هستیم و هرکی که پشت این ماجراست حتما از این موضوع خبرداره که کی رو عصبانی کرده!
+خودم حواسم بهش هست! تو فقط استراحت کن و سعی کن این روزها آروم باشی تا همه چیز درست پیش بره..
-باشه! جان هرچه قدر که بتونه کمک میکنه!
+فقط دردسر درست نکن! کمک پیشکش کوچولو!
موهاش رو بهم ریختم که انگار به مزاجش خوش نیومد و دستم رو نگه داشت..
تازگی خیلی زورش زیاد شده نمیتونم مچم رو از بین انگشت هاش بیرون بیارم!-واقعا گفتم!..اگه اون یارو داره از من استفاده میکنه نمیزارم آب خوش از گلوش پایین بره!
این چی بود..؟!
اون بعد گفتن این حرف از پشت میز بلند شد و من موندم یه بهت بزرگ که از سر تاپام میریخت!+اون..جان میخوای چیکار کنی؟!
حیف دیر به خودم اومدم و جان دیگه اینجا نبود..
نکنه یهو بخواد با اون دربیوفته!
با کسی که حتی نمیدونیم کی میتونه باشه!این بازی ها برای کسی که تازه با دنیای بیرون و آدم های عوضی آشنا شده زیادی سنگینه باید راهنماییش کنم تا نزنه توی جاده خاکی!
/کجا میری بو؟!
+تو قرار نیست ول کن من بشی!؟
وای خدا این دختر چقدر روی اعصاب من راه میره!
/فقط میخواستم بدونم حالت خوبه؟!
الان داری برای من فیلم میای که نگرانمی؟! میدونم چه نقشه هایی داری با پدر و مادرم میکشی اما من ابدا از ازدواج با جان دست بکشم!
حتی اگه احساساتم هنوز در حد افسانه ها قوی نباشن به خاطر نشون دادن قدرتم به شماها اینکار رو انجام میدم!
VOUS LISEZ
Accursed(نفرین شده🍃)
Aléatoireوقتی افسانه ها درباره ی تنبیه جادوگرها و گناهکاران حرف می زدند.. وقتی از نفرین هاشون حرف می زدند.. چرا همه خوشحال شدیم؟! چرا به این فکر نکردیم که ممکنه اونها اشتباه کرده باشند؟! (..اون پادشاه خبیث مجازات شد و فرشته ی مهربون برای همه ی خاندانش گردی ا...