𝗣.𝗧 𝖥𝗈𝗎𝗋𝗍𝖾𝖾𝗇

1K 139 86
                                    


چطورین بیبیززززز؟!
حال دلتون ک خوبه هوم؟!
♦️لطفا لطفا به سوال آخر پارت جواب بدینننن
کامنت میزارین مگه نه؟!
ووت میدین مگه نه؟!
دیگه وقتتونو نمیگیرم!

━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━

با صدای زنگوله کنار در بدون اینکه سرشو از روی میز بلند کنه ، به کشیدن خط های فرضی روی میز ادامه داد و بی حوصله خطاب به شخص وارد شده ، شروع به حرف زدن کرد:

+عذر میخوام امرو...

-ج...جین هیونگ

شنیدن صدای لرزون و گریون آشنایی کافی بود تا سرشو به شدت از روی میز بلند کنه و با تعجب به دونسنگش و مرد خوش هیکل کنارش نگاه کنه.

+تهیونگاا

متقابلا با شوق پسر کوچیکتر رو صدا زد و بی هیچ معطلی به منظور بغل کردنش به سمتش دوید اما مرد بزرگتر طی حرکت سریعی تهیونگ رو به پشت خودش هدایت کرد و مقابل اون ایستاد.

÷عقب وایسا

ناباور تکخندی زد و دست به کمر ، خیره به چشمای مرد شروع به بحث کردن کرد.

+تو...تو کی هستی که دخالت میکنی؟!

-اون پیرمرد کدوم گوریه؟

با بی حوصلگی و لحن مستی گفت.
اما جین همچنان با پرویی تمام به اون خیره بود و غر میزد.

+تهیونگا عزیزم بی...

ضربه محکم کف هردو دست مرد بزرگتر به سینش و زمین خوردنش ، موجب قطع شدن حرفش شد.

ترسیده به مردی که نزدیکش میشد خیره شد.
جونگکوک بی توجه به تهیونگی که ترسیده فقط همونجا ایستاده بود ، به سمت جین رفت و انگشت اشارشو به سمتش گرفت و با صدای بلندی اخطار داد.

-بگو اون پارک احمق کجاست قبل از اینکه روی سگم بالا بیاد!!

صدای بلند و پر از عصبانیتش ، جین رو متوجه کرد که مرد مقابلش هیچ آشنایی با کلمه ای مثل "شوخی" نداره ، پس ترجیح داد گاردشو پایین بیاره.

نگاهی به تهیونگ که با دست بهش اشاره می‌کرد زودتر دهنشو باز کنه کرد و بعد سرشو پایین انداخت.

+ر..رفته...چندتا...کتاب...جدید بخره.

ابرویی بالا انداخت و طوری که انگار داره به آقای پارک اشاره میکنه ، دستشو به سمت در نشونه گرفت.

Yayımlanan bölümlerin sonuna geldiniz.

⏰ Son güncelleme: May 01, 2023 ⏰

Yeni bölümlerden haberdar olmak için bu hikayeyi Kütüphanenize ekleyin!

𝖡𝗅𝖺𝖼𝗄 & 𝖶𝗁𝗂𝗍𝖾 || 𝖪𝖮𝖮𝖪𝖵Hikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin