آدامس نعنایی part5

1K 79 0
                                    

داستان از دیدگاه جیمین

از گوشه چشم دیدم جونگکوک برای کنترل اضطراب سرش انداخت پایین

این عادت هر کاری کردم نتونست ترک کنه ولی باز خیلی بهتر از قبل شده

اه این پیشی جذابم کجاست
ببینه چه پسر خوشگلی تور کرده

همینطور که از نگاه خیره بچه ها می‌گذشتیم
یهو کسی محکم زد به پس کلم

جیمین :آخ مادر دستت بشکنه این همه وقت گذاشته بودم برای موهام...

همینطور داشتم ناله و نفرین میکردم
برگشتم ببینم کدوم بی ناموسی بوده
چشمم به چشم آقای هوانگ افتاد

جیمین: اا سلام آقای هوانگ شما بودید !؟ خانواده خوبن؟

احساس کردم الان منفجر میشه ،خیلی قرمز شده بود، برای همین سریع فلنگ بستم دویدم

آقای هوانگ: وایسا پارک پسره ی تنبل و پرو

من بدو اون بدو وای این پیری چرا انقدر سمج!!!
یهو به سمتی کشیده شدم ،جلوی دهنم همون شخص گرفت .

هی خودم تکون دادم ولم کنه ، که صدای جذابش کنار گوشم شنیدم گفت:
هییییس چرا انقدر پر سر و صدایی جوجه

سرم‌ و با ذوق برگردوندم
با چشمای ذوق مرگ شدم بهش نگاه کردم

جیمین: هممممششسس بههخخااطر تتتوو جذااپپپپ

شوگا: بذار بره این کیری دستم بردارم ببینم چی میگی

همینکه مطمئن شد آقای هوانگ رفته ،
دستاش از دهنم برداشت

جیمین:میگم همش به خاطر تو پیشی جذاب

شوگا: مگه من گفتم اینطور بریزی بیرون!؟

جیمین: این قرار من با چشمای جذابت پیشی!!

شوگا:که اینطور پس بیا قرار لبام هم ارضا کن

دستش پشت گردنم انداخت
و لب هاش با ولع به لبام چسبوند

لباش طعم آدامس نعنایی میده
دستم دور بدنش حلقه کردم
و
انقدر سکسی لبام می بوسید که احساس کردم
الان دیکم سیخ میشه

باشیطنت خودم عقب کشیدم و گفتم

جیمین: پیشی قرار نیست که تو انباری اولین رابطمون باشه؟!ادامه بدی تا تهش میخوام!

نیشخند جذابی زد و گفت : خیلی بدم نیستا!!

جیمین: برای تو نه ولی من اره،بیا بریم کلاس الان شروع میشه

_________________________________________
جونگکوک

فکر کنم آقای هوانگ جیمین به فاک داده نیومده!!

الان معلم میاد سرکلاس عوففف از دست این
جوجه احمق

اومدم زنگ بزنم برای بار هزارم که در باز شد
با اون قد نیم وجبیش وارد شد

my origin °•°Vkook°•°Where stories live. Discover now