تیتر خبرگذاری ها داشت داد می زد پرنس رفته پاریس و طبق معمول توی هر رفت و برگشتش کلی سر و صدا کرده. اینبار دقیقا چی شده بود؟
جانگکوک توی خونه نشسته بود و از توی تلوزیون داشت جیمین رو تماشا می کرد. جیمین با استایل گوتیک کشندش و خبرنگار هایی که اون رو توی فرودگاه دوره کرده بودن. اما قرار بود جیمین خونه نشین بشه و جانگکوک بره سر تیتر خبر ها! همینطور هم شده بود اما نه کاملا. عکس جانگکوک به عنوان جوان ترین بیلیونر توی مجله وی ای پی ترندز خودنمایی می کرد و جیمین هم تقریبا خونه نشین شده بود با این تفاوت که هربار خونش رو عوض می کرد و اینبار هم تصمیم گرفته بود تا به عمارت ددیش تو پاریس بره.
از اینکه خبرنگار ها دورش کرده بودن حس خوبی داشت و دلش میخواست تتوی ددی هرزش رو دوست داره رو توی چشمشون فرو کنه برای همین به شیک ترین حالت ممکن استین هاش رو بالا زده بود و تا جایی که تونسته بود دست و دلبازی کرده بود. تنها کسی که از نیت شوم جیمین خبر داشت جانگکوک بود که با نیشخند به تلوزیون روبروش نگاه می کرد.
گوم وارد شد و کنارش کمی تنقلات گذاشت.
-به نظرت یونگی الان می بینتش؟
گوم جا خورد و ایستاد.
-خب... خب
جانگکوک جیمین رو که داشت مصاحبه می کرد نادیده گرفت و سمت گوم برگشت.
-استین هاش رو بالا زده لباس مورد علاقه ددیش رو پوشیده و دائم داره ساین سکسی رو میکنه!
-احتمال زیاد اقای مین داره نگاه میکنه.
جانگکوک بشکنی زد و با خنده گفت:
-صد در صد، اما نه پشت تلوزیون اینجا رو ببین.
گوم برگشت و اینبار دوربین اقای مین رو نشون داد که از گیت رد شده و منتظر جیمینه. خبرنگار ها بیشتر از این نمی تونستم وارد شن جیمین با لبخند مکش مرگ ماش سمت ددیش رفت و دوربین اینبار چهره مجری خبری رو نشون داد.
-کافیه می تونی بری!
گوم تعظیمی کرد و از اتاق خارج شد.
یونگی ساعد جیمین رو فشرد و سعی کرد بدون تکون دادن لب هاش چیزی به جیمین بگه چون محض رضای خدا کلی خبرنگار اونجا بود.
-واقعا این همه سر و صدا نیاز بود کوچولو؟
جیمین سعی کرد جذاب ترین لبخندش رو نشون دوربین ها بده چون هنوز داشتن فیلم میگرفتن.
-بهش عادت کن ددی. بهرحال داشتن بیبی سلبریتی همین دردسر ها رو داره
یونگی فقط تونست اه بکشه. بهرحال زودتر سوار هواپیما می شدن و یونگی می تونست کلی بخوابه.
البت اگر جیمین بهش اجازه رو می داد.
خیلی وقت پیش... جیمین یه ادم کاملا عادی بود و همینطور که تعریف کرده بودم یونگی مسیر زندگیش رو به کلی عوض کرد.
YOU ARE READING
GRAY VKOOK
Teen Fictionژانر: ددی کینک، رومنس، فلاف کاپل: تکوک، یونمین جیمین از ددی ارومش خسته شده بود و ددی خشنی مثل مال جانگکوک می خواست. از طرفی جانگکوک از اینکه بیست و چهاری سکس داشته باشه خسته شده بود. اون دو نفر هیچ کاری نمی تونستن انجام بدن چون ددی هاشون از ادمای کل...