"Yoongi's Pov"
بیشتر از این معطل نکردم و در ماشین رو باز کردم و جیمین رو روی صندلیِ جلو نشوندم و خودم هم پشت فرمون نشستم.
زیرچشمی نگاهی به جیمین انداختم.
دستش رو محکم به دستگیرهی در گرفته بود جوری که اگه قفل نبود، مطمئن بودم باز میشه.
با پاش ضرب گرفته بود و ناخنهاش رو توی گوشت کف دستش فرو میکرد، هیچ وقت جیمین رو اینطوری عصبی ندیده بودم.
دستم رو جلو بردم و روی دستش گذاشتم تا کمی آروم بشه که دستش رو محکم از زیر دستم کشید و دندونهاش رو روی هم سابید.
-فقط زودتر برو خونه.
دستم رو عقب کشیدم و بی هیچ حرفی، تا خونه روندم.
با رسیدن به خونه، به سرعت از ماشین پیاده شد و از پلهها بالا رفت.
درهای ماشین رو قفل کردم و به سرعت خودم رو به جیمین رسوندم.
وسط سالن ایستاده و درحالیکه پشتش به من بود، پیراهنش رو در میآورد.
نگاه متعجبی بهش انداختم و خواستم چیزی بگم که با حرکت بعدیش شوکهتر شدم.
دستش رو به زیپ شلوارش رسوند و همزمان، شلوار و باکسرش رو از پاش خارج کرد.
سرش رو پایین انداخته بود و چیزی نمیگفت.
چند قدمی برداشتم و سعی کردم بدون نگاه کردن به باسن سفید و توپرش که زیر نور سفید چراغ، برق میزد، بهش نزدیک شم.
خواستم دستم رو دور کمرش حلقه کنم که ازم فاصله گرفت و به سرعت سمت حموم دوید.
اینبار اما مهلت ندادم و دستش رو محکم گرفتم و بدن برهنهاش رو به سمت خودم کشیدم، جوری که توی آغوشم حبس شد.
با چرخیدنش و قرار گرفتنش توی بغلم، نگاهم به پایینتنهاش جلب شد.
نفسم بند اومده بود و نمیدونستم چی بگم.
نگاهی به چشمهای بسته جیمین کردم.-جیمین
+هیچی نگو یونگ، هیچی!
-حالت خوبه؟
+نه، اصلا خوب نیستم، اگه نمیخوای پیراهنت رو با محتویات معدهام آلوده کنم، بکش کنار و بزار برم این لعنتی رو بشورم.
با حرص گفت و چشمهاش رو از هم باز کرد و بدون اینکه توی چشمهام نگاه کنه، سعی کرد خودش رو از توی بغلم بیرون بکشه.
حلقه دستهام رو محکمتر کردم و نگاهم رو به گونههایی که با اشکهای درخشانش تر شده بودند، دوختم.
دستم رو بالا بردم و با شصتم، گونههای نرم و سرخش رو نوازش کردم.
-هی جیمین، چیزی نیست، نیازی نیست تظاهر کنی، آزاد باش و احساساتت رو بریز بیرون؛ اگه ترسیدی بهم بگو، اگه احساس ناامنی داری بهم بگو، ولی لطفا بهم بگو، بگو تا بتونم تکیهگاهت شم، که بتونی بهم تکیه کنی و نترسی، که بتونم مراقبت باشم، فقط کافیه حرف بزنی جیمین، فقط برام تعریفش کن تا دیگه روی سینهات سنگینی نکنه.
YOU ARE READING
Love in Crime
Short StoryLove in crime 🩺 ➤ Genres: Romance, Medical, Criminal, Mystery, Smut ➤ Writer: Arsa ➤ Pt: 17 کشف کردن سرنخ از کسی که اینقدر تیزه و اینهمه قتل انجام داده که پلیس هیچ نشونهای ازش پیدا نکرده، بیش از حد ظرفیتم برام لذت داره. میشه گفت یه جور مسابقه...