"Namjoon's Pov"
با عجله دویدم و در اتاق رو باز کردم.
-جین!
چرخی روی صندلیش زد و با چشمهای شیطونش چشمکی نثارم کرد.
+بله رئیس؟ کاری داری که اینطور عجله کردی و بدون در زدن اومدی توی اتاقم؟
از جاش بلند شد و نزدیکم اومد و دستش روی سینهام کشید و سرش رو کنار گوشم برد.
+یا شاید یه چیزی این پایینها داره زیادی میکنه، هوم؟
مچ دستش رو اسیر دستهام کردم و توی صورتش زل زدم.
-الان وقتش نیست جین، کار مهمتری دارم، مربوط به اون پرونده است.
نگاهش رو جدی کرد و دستش رو از توی دستهام کشید و کمی عقب رفت.
+چیشده؟
-دیگه وقتشه پرونده رو ببندیم، قاتل رو پیدا کردم.
"Unknown's Pov"
پوزخندی زدم و در زنگزدهی آهنی رو پر سروصدا باز کردم.
نگاهی بهش انداختم.
ترسیده بود.
-عالیه.
با شنیدن صدام لرز شدیدی توی بدن برهنهاش پیچید.
کمی جلوتر رفتم و کنارش زانو زدم.
کمی تکون خورد و تلاش کرد حرف بزنه و خودش رو نجات بده، اما به خاطر بسته بودن دهانش موفق نشد.
-هیش، کوچولوی ترسو.
دستی روی بدن برهنهاش کشیدم و بازوهای لخت و سردش رو نوازش کردم.
سرم رو نزدیک گوشش بردم و با لحن آرومی زمزمه کردم.
-قرار نیست بترسی، آسیبی بهت نمیرسونم.
سعی کردم آرومش کنم اما خودم آروم نبودم.
دیدن اون فرشته اون هم درحالیکه دست و پاهای برهنهاش با میله به هم بسته شدن و با چشمبند و گگ، چشمها و دهنش هم بسته شدن، درحالیکه باسن لخت و سفیدش روی زمین سرد یخ زده بود، به شدت هیجانزدهام میکرد برای هرچه سریعتر فتح کردنش.
اما الان وقتش نبود.
سرفه آرومی کردم و دستم رو به زیر شکمش رسوندم و نوازشش کردم، با دست دیگهام رون سردش رو لمس کردم تا کمی گرم بشه.
-نترس، من آشنام، تو من رو خوب میشناختی، یادت نمیاد؟
قطره اشکی از گوشهی چشمهاش چکید و سرش رو به نشونهی منفی تکون داد.
-پسر بد، میدونی، تا وقتی که من رو به یاد نیاری نمیتونم آزادت کنم، تا وقتی من رو به یاد نیاری نمیتونم چشمهات رو باز کنم، پس پسر خوبی باش و کمی به مغزت فشار بیار.
صدای گریههای نامفهومش شدیدتر شدن.
دستم رو پشتش کشیدم و زیر گوشش گفتم:
-نگران نباش، جیم کمکت میکنه همه چیز رو به یاد بیاری.
ESTÁS LEYENDO
Love in Crime
Historia CortaLove in crime 🩺 ➤ Genres: Romance, Medical, Criminal, Mystery, Smut ➤ Writer: Arsa ➤ Pt: 17 کشف کردن سرنخ از کسی که اینقدر تیزه و اینهمه قتل انجام داده که پلیس هیچ نشونهای ازش پیدا نکرده، بیش از حد ظرفیتم برام لذت داره. میشه گفت یه جور مسابقه...