Part 10: کارنامه

587 126 234
                                    

تهیونگ: بعضی وقتا فکر میکنم هدف خدا از به وجود آوردن من چیبود...

مینگیو: باید از بابات بپرسی نه از خدا.

تهیونگ: میمیری یه دقیقه گند نزنی به مودم؟

مینگیو: آره ، چون چند وقته به طرز عجیبی چصناله ای

تهیونگ:چون یه تنه منو باباتو کل خاندانو گاییدی ، یعنی چی این کسشرا چیه توی کارنامت؟

مینگیو: سیاحت کن عسلم .

تهیونگ: مینگ تو جمع کل نمره هاتم به بیست نمیرسه...

مینگیو: همین یه دست آورده ، هیچکدومتون اینو نداشتین

تهیونگ: جونگکوک‌کل دبیرستانش شاگر اول بوده بچ ! منم معدلم خوب بوده ولی تو رسما ریدی ... چطوریه که ورزشم ۸ گرفتی ؟

مینگیو: با دختر معلم ورزش ...

تهیونگ: ادامه نده.

مینگیو: نه نخوابیدم باهاش ... ولی یکیو باهاش خوابوندم..

تهیونگ: لااقل یکم دروغ بگو بدونم بچم یه بستر ساز لعنتی نیست...

مینگیو: بستر ساز؟ منظورت جاکشه؟

تهیونگ: خد لعنتت کنه ، ببینم جونگکوکم بیاد همینطوری جلوش فحش میدی

مینگیو: ته ...بابای عزیزم ...

جلوی پای باباش زانو زد و زانو هاش رو بغل کرد.

مینگیو: قربون اون موهای تخ..خوشگلت اگه به بابا چیزی نگی شب میرم خونه ی بابابزرگ میخوابم و خونه رو در اختیار شما دوتا پتیاره میذارم باشه؟

تهیونگ: آو...کاش زودتر پیشنهاد میدادی...

مینگیو:برای‌چـ...-

صدای در و بعد قدم های سریع یکی توی خونه پیچید.

جونگکوک: معدل ، نمره ی سه درس اصلی زیست شناسی، ریاضی و انگلیسی؟

تهیونگ: سلام عزیزم خوش اومدی.

روی مبل کنار تهیونگ نشست و گونش رو بوسید و بعد به مینگیو که آویزون پاهای باباش بود نگاه کرد.

جونگکوک: دوباره تکرار کنم؟

چندبار دهنش رو باز کرد تا چیزی بگه در آخر ملتمسی به تهیونگ کرد و تهیونگ در جواب فقط سرش رو به نشونه ی نه تکون داد.

مینگیو: آم... کارنامم توی اتاقمـ...

جونگکوک: خودم میرم میارم!

مینگیو: نه!!!!!

و با سرعت سمت اتاقش رفت .

جونگکوک: بازم گند زده؟الانم فرار کرد؟

تهیونگ: یچی‌ فراتر... ولی سخت نگیر بهش بذار توی اتاقش گم و گور باشه تا ببینم چی میشه

جونگکوک: سخت نگرفتیم که اینطوری شده ته ...

Little Moon S2~Vkook&Minhoon~👞Where stories live. Discover now