با سرعت خودش رو به بهداری رسوند از توی راهرو منتهی به اونجا هم میتونست صدای سلیطه بازیای پسر کوچکترو بشنوه که خانوم پرستارو داره دعوا میکنه.
جیهون: نه!!! اون باند نجستو ازم دور کن مطمئنم از عهد امپراطوریه هانه !!! به بابام میگم مادرتو بخوره اگه از این باندت ایدز بگیرم چی؟؟اون...اون چیه تو دستت زنیکه؟؟؟دستت بهم بخوره دستتو شکستم پاپتی!!!!
سر تکون داد و در بهداری رو هل داد و قامت کوچولو ی جیهون که پشت بهش نشسته بود جلوش ظاهر شد .
مینگیو: شنیدم یکیو کچل کردی بچه گربه
جیهون راست نشست و دهنشو بست، خیلی آروم روی صندلی چرخید و به مینگیو که به در تکیه داده بود خیره شد.
جیهون: هییی فک کردم امروز نمی-...
مینگیو: ساکت باش ببینم بچه پررو !
نگاهی به هودی ای که تن جیهون بود که از قضا برای خودش بود کرد.عیبی نداشتا... فقط مشکل اینجا بود که دونفر اون هودیو داشتن...یکی خودش و یکی دیگه دوست دختر جدیدش که بلا فاصله بعد از سویون بهش پیشنهاد داده بود.
مینگیو: ... نگو که چنگای روی صورتت کار یوری عه...
جیهون: آره لابد عموتو قراره بخاطر اون وحشی خانوم دعوا کنی آره؟
پوف کشید و تکیه اش رو از دیوار گرفت تا بره و ببینه چه بلایی سر یوری اومده.
درو باز کرد ولی جیغ جیهون مانعش شد.
جیهون: فقط جرئت کن بری مینگیو!! ببین کل موهای اون عجوزه رو میسوزونم یا نه
مینگیو: منتظرم تا انجامش بدی جئون جیهون
از روی صندلی پایین پرید و رو به روی مینگیو ایستاد و خانوم پرستار سعی کرد برای اختلاف قد شگرفشون خندش نگیره.
جیهون: فک کردی چه الاغی هستی که جلوم وایسادی میگی میخیم بیریم پیش یوری؟ ...پدرسوخته من مهمترم یا اون پتیاره ی دوزاری ایزما* صفت؟...مشخصه که من بیشعور الانم باهم میریم ...تا کون عملیه اون پتیاره رو پاره نکنیم باهات حرف نمیزنم..
(ایزما: سخصیت کارتونی از انیمیشن زندگی جدید امپراطور پوسکو)
مینگیو: جیهون یکم منطق-...
جیهون: میخوای طرف اون نچسب پاپتیو رو بگیری؟
با اخمای از نظر خودش ترسناک بهش گفت ولی همون اخمای ترسناک به قدری کیوتش کرده بود که اگه مینگیو میخاست مخالفتم بکنه دلش نمیومد.
مینگیو:...اگه طرف تورو نگیرم خودم پاره میشم ...
لبخند رضایت روی لبای جیهون نقش بست و شونه به شونه ی هم از بهداری خارج شدن
وارد دبیرستان شدن و پسر آدامسی بیشتر به مینگیو چسبید چون اصلا از نگاه بعضیا روی خودش خوشش نمیومد.
VOUS LISEZ
Little Moon S2~Vkook&Minhoon~👞
Fanfiction[complete✔️] 🚨به فصل دوم لیتل مون خوش اومدید🚨 یک خانواده ی غیر نرمال با مشکلات متعدد ، کیم تهیونگی که در معرض بحران ۳۵ سالگی قرار گرفته ، کیم جونگکوکی که همسرش دهنشو سرویس کرده ، و مینگیو و جیهونی که در تنگنای کراش روی هم به سر میبرن ولی جفتشون از...
