ناشناس:
هی! سلام میگم..
سلام؟شما؟
یه رهگذر که داشت
تو شهر تنت لایی میکشیدیهو رسید به میدون چشات
که نمیدونستم بردگی نداره
الان تا تهش باید دورشون بگردم
تا ته باک بنزینت؟
😐😐😐
..نه تا ته عمرم ینی
تموم شد؟
نه راستش ... حس میکنم
چشمام مشکل دارنبرو چشم پزشکی من یه
فیلسوفم نه دکتربذار حرفمو بزنم
چشمام مشکل دارن..
چون همش رو توعن
مجدد میگم برو چشم پزشکی
هرچند میدونم خیای جذابم
*خیلی
و کصدست...
کیوت
میگم نمیشه تنفس دهان به دهان
بهم بدی؟ ... آخه میبینمت نفسم میرهاولا که نه
دوما که الان منو نمیبینی
علت رفتن نفست یچیز دیگست.خداوکیلی چرا اینقد یبسی؟
به هر خری گفته بودم تاحالا
پا داده بودچون فقط خر بهت پا میده
محض اطلاعت من انسانم
و سینگل نیستم
البته امیدوارم
┐('ー`)┌
پس واقعا نیستی
به کونم
-ناشناس blocked you -
تلفنش رو روی مبل راحتی پرت کرد و شلوارکش رو بالا کشید ، الان برای خواب آماده بود.
پرش کنان و جست زنان سمت در سفید رنگ اتاق مینگیو رفت و در زد و بعد دستگیره رو فشرد تا بازش کنه.
جیهون: وا چرا باز نمیشه؟
دوباره در زد و سه باره و چهار باره ولی مینگیو درو باز نکرد.
ŞİMDİ OKUDUĞUN
Little Moon S2~Vkook&Minhoon~👞
Hayran Kurgu[complete✔️] 🚨به فصل دوم لیتل مون خوش اومدید🚨 یک خانواده ی غیر نرمال با مشکلات متعدد ، کیم تهیونگی که در معرض بحران ۳۵ سالگی قرار گرفته ، کیم جونگکوکی که همسرش دهنشو سرویس کرده ، و مینگیو و جیهونی که در تنگنای کراش روی هم به سر میبرن ولی جفتشون از...