جیهون:بابااااااااااا
عصر بود و جیهون تازه از مدرسه رسیده بود خونه ، درواقع هنوز نرسیده بود فقط در خونه رو باز کرده بود.
جیمین: کو سلامت پاستیل؟...توهم که هستی خرس گنده
مخاطبش مینگیو بود ، بله اونم حضور داشت و مشغول گاز زدن سیبی بود که جیهون نصفه خورده بودش (از اونجایی که مینگیو بشدت با اسراف مخالفه بقیشو خورد که جیهونش همچین عمل زشتیو انجام نداده باشه).
مینگیو: به شماهم سلام مینی بزرگ.
جیهون: بابا بابا باباااااااااا
پسر کوچکتر انگار که سوسک افتاده باشه تو شلوارش جیغ جیغ میکرد و دور خونه میچرخید تا اینکه زارت... خوردش به نرده های راه پله...
مینگیو: امیدوارم مرده باشی جئون جیهون
جیهون: بابا!!!!!
مینگیو: جیمین پارک نمیخوای جواب پسر لاشیتو بد-..آییی!
دمپایی روفرشی جیمین مستقیم به صورتش خورد و روی زمین افتاد.
جیمین: حقته پدرکوسه ، تا تو باشی منو به اسم صدا نزنی ...بگو بابابزرگ جئون جیمین دهنت عادت کنه بی ریخت
مینگیو: بی ریختو باید تو آینه ببینی مینی بزر-...
جیهون: باباا!!!!!!!...
جیمین: زهر ما-... جانم پاستیلم؟
جیهون:مینگیو باهام صحبت نمیکنه...
پسر بزرگتر خودش رو روی مبل انداخت و کولشو روی زمین گذاشت .
جیهونم با فیس مظلوم تر از گربه شرک نگاهش میکرد و حرص میخورد .
جیمین: مینگیو چرا با پسرم حرف نمیزنی؟
مینگیو: پسرت کیه؟
جیهون: هیییییی تو داری ایگنورم میکنی پدرسوخته ؟
مینگیو نگاهش رو گرفت و تصمیم گرفت تا وقتی که برنامه ی باباهاش تموم بشه و بتونه بره خونه ، همونجا پابجی بازی کنه.
جیهون: مینگیو ، باهام صحبت کن!!!
سمتش رفت از زاویه نزدیکتر بهش نگاه کرد که ترسناک و خشن معلوم بشه ولی ذاتو که نمیشه عوض کرد ، یه مینیون اخمو همیشه همونقدر کیوت و عسل میمونه.
جیهون: نگام نمیکنی پتیاره ی پاپتی نه؟
هیچ ریکشنی نشون نداد و به بازیش ادامه داد.
جیمین: باباهات چیکار میکردن مینگ؟ تهیونگ هنوز با بحران پیریش دست و پنجه نرم میکنه؟
مینگیو: بحرانه نشسته روش داره به فاکش-...
جیهون: تو با بابام حرف میزنی با من نه مینگیووو!!!!!! منو ببین!!!!
دستاشو روی گونه های مینگیو گذاشت. صورتشو به سمت خوردش برگردوند . همون لحظه یه چیز عجیبو حس کرد.
VOCÊ ESTÁ LENDO
Little Moon S2~Vkook&Minhoon~👞
Fanfic[complete✔️] 🚨به فصل دوم لیتل مون خوش اومدید🚨 یک خانواده ی غیر نرمال با مشکلات متعدد ، کیم تهیونگی که در معرض بحران ۳۵ سالگی قرار گرفته ، کیم جونگکوکی که همسرش دهنشو سرویس کرده ، و مینگیو و جیهونی که در تنگنای کراش روی هم به سر میبرن ولی جفتشون از...