PART 15

185 22 3
                                    

سَسی گرل : هی لیسا ...!

سَسی گرل : لالیسا ؟

سَسی گرل : کله شق~

سَسی گرل : لطفا جوابم رو بده من میدونم داری پیام هام رو میخونی

سَسی گرل : اوه خدا ...

سَسی گرل : لطفا کاری نکن که اونو بگم ؟

دَنس ددی : همچنان منتظرم ...

سَسی گرل : ددی~

دَنس ددی : بله بیبی گرل ؟!

سَسی گرل : آهففف ... توعه ساکر !

دَنس ددی : آره من هستم ! و من میخوام اون پوسی شیرینت رو بمکم

سَسی گرل : نه~ من این پیشنهاد رو رد میکنم

سَسی گرل : به هر حال !

سَسی گرل : چرا منو نادیده میگرفتی ؟

دَنس ددی : چرا تو از اون سرِ کوچولوی خوشگلت استفاده نمیکنی ؟

سَسی گرل : تو هنوز به خاطر اون بحث سکس از من عصبانی هستی ... ؟

دَنس ددی : یه ذره

سَسی گرل : اما چرا ؟

دَنس ددی : تو دیک منو مثل فلز سفت کردی ....

دَنس ددی : من خیلی سریع تکونش میدادم درحالی که از عکس تو استفاده می‌کردم و تو میدونی من خیلی سریع .... اومدم !

سَسی گرل : آههه .... تف !

دَنس ددی : تقصیر خودته بیبی

Daddy / Jenlisa (Translated)Where stories live. Discover now