PART 19

172 22 1
                                    

دَنس ددی : هی جذاب

سَسی گرل : هی هورنی

دَنس ددی : ودف ؟

سَسی گرل : اوه ببخشید من فکر کردم داریم همدیگه رو توصیف می‌کنیم

دَنس ددی : تو خوش‌شانسی که من ازت خوشم میاد

سَسی گرل : همه منو دوست دارن

دَنس ددی : آره اما شاید نه به اندازه ای که من دوست دارم 

سَسی گرل : آهمم ...

دَنس ددی : به هر حال ...

دَنس ددی : چه احساسی داری که به من تسلیم شدی ؟

سَسی گرل : باشه ... چی ؟

سَسی گرل : من به تو تسلیم نشدم و هرگز هم نخواهم شد

دَنس ددی : اوه پرنسس

دَنس ددی : تو حتی پذیرفتی که من ددی بودم ...

سَسی گرل : اون هیچ معنی نمیده ...

دَنس ددی : روی خروس من بشین و از سواری لذت ببر ...

دَنس ددی : اما سفت بچسب

دَنس ددی : این به مرور زمان خشن میشه ...

سَسی گرل : اوه خدای من ! این لعنتی رو تمومش کن !

Daddy / Jenlisa (Translated)Where stories live. Discover now