سَسی گرل : هی لیسا ...
دَنس ددی : هی بیبی ...
سَسی گرل : من میخوام یه چیزی ازت بپرسم
دَنس ددی : البته بیبی گرل ادامه بده
سَسی گرل : بنابراین تو چطوری عالی رو هجی میکنی ؟ ع-ا-ل-ی
دَنس ددی : ساده اس ... ج-ن-ی
سَسی گرل : اما تو فقط اسم منو هجی کردی ...
دَنس ددی : درسته !
دَنس ددی : چون تو توی چشمای من تعریف کمال هستی
سَسی گرل : تو منو سرخ میکنی میدونی ؟
دَنس ددی : خوشحالم که میدونم بیبی گرل ...
YOU ARE READING
Daddy / Jenlisa (Translated)
Fanfictionداستان کوتاهی که در آن جنی کیم پیام های نه چندان بی گناه ددی را دریافت می کند، آن شخص کیست؟ [کامل شده]