مرد درشت هیکل دسته بزرگ گل های سفید رنگ رو کنار تابوت گذاشت و پشت رئیسش ایستاد،
جو سنگین مراسم با حضور رئیس RM حتی معذبانه تر بود، کسی جرئت بالا بردن سرش رو نداشت،
نامجون قصد نداشت تایم بیشتری رو تو اون مراسم حال بهم زن تلف کنه، اما الان واقعا نیاز داشت روح بیمارش رو با دیدن چهره افراد منحوس زندگیش ارضا کنه،
همین که همچین گل هایی برای مراسم آوورده بود و چهره عصبانی افراد میزبان رو میدید در حالی که حتی جرئت عرض اندام نداشتن حالشو جا میاوورد،
با ورود پیرمرد یا به اصطلاح همون رئیس بزرگ، یکی از قدیمی ترین رئسای مافیا که پدر بزرگ مادری کیم بود به همراه فرزندانش همه به نشانه احترام سر خم کردن،
همه بجز کیم نامجون که تنها تغییر حالتش پوزخندی بود که رو صورتش نشست،
هدف نگاهش پدر آلبرت بود، دایی عزیزش..
اوه مرده بیچاره با دیدن نامجون تو مراسم نزدیک بود از عصبانیت سکته کنه، اونم در حالی که کیم نامجون قصد داشت تولدش رو دقیقا فردای مراسم خاکسپاری پسر عزیزش برگزار کنه،
تنها پسری که براش باقی مونده بود،
انگار کیم واقعا قصد کرده بود نسلش رو منقرض کنه،
قبل از شروع مراسم اصلی سخنرانی رئیس RM از جاش بلند شد به طرف میزبانان رفت، با اشاره دستش مرد درشت هیکلی که آماده باش ایستاده بود پاکتی از جیب کتش بیرون آوورد و جلوی آلبرت گذاشت،نامجون کمی به طرف مرد خم شد، نگاه تو خالی و سردش حتی باعث ترک برداشتن سنگ میشد،
با صدای بم و لحن تهدید آمیزی لب زد:
" هدیه تولدم رو فراموش نکنی دایی جان! "
و با حفظ پوزخند روی صورتش همونطور که سیگارش رو روی لبش میزاشت و محافظش فندک رو جلوی سیگار میگرفت دستاش رو توی جیب هاش فرو کرد و بعد از گرفتن دم عمیقی از سیگارش مراسم رو ترک کرد،
به محض خروج از اون مراسم تقریبا سرگرم کننده جِیک دست راست شوگا تلفن رو کنارش گرفت:
" قربان، جناب مین هستن. "
همونطور ک سیگار محبوبش رو بین لب هاش نگه داشته بود خطاب به یونگی پشت تلفن گفت:
" میشنوم.. "
" کارتون تموم شد؟ "
سیگار رو از بین لب هاش برداشت و درحین بیرون دادن بازدم دودیش جواب داد:
" هوم، تو چی؟ "
" آهه، جات خالی مرد.. "
با زدن مشت محکم دیگه ای تو صورت فرد روبروش به پنجه بوکس مورد علاقش که با خون مرد رنگ آمیزی شده بود نگاهی انداخت و ادامه داد:
YOU ARE READING
𝐌𝐲𝐑𝐨𝐬𝐞
Romance𝑵𝒂𝒎𝒆:𝑴𝒚𝑹𝒐𝒔𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆𝒔:𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏,𝑺𝒐𝒑𝒆,𝑲𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆:𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆,𝑺𝒎𝒖𝒕,𝒎𝒂𝒇𝒊𝒂,𝑯𝒂𝒑𝒑𝒚𝑬𝒏𝒅?! اسم: رزِ من کاپل ها: نامجین، سپ، تهکوک ژانر: رمنس، اسمات، مافیا، هپی اند؟! کی فکرشو میکرد اون قلبِ سنگی یروز عاشق...