Part 23

501 105 106
                                    

سلام به همگی،
بعد از مدت مدیدی برگشتم،
راستش میخواستم دیگه فیک رو ادامه ندم و دست نخورده باقی بزارم بمونه،

اما یادم افتاد وقتی میخواستم این داستان رو شروع کنم به خودم قول دادم هر اتفاقی بیوفته و هر چقدر هم طول بکشه باید تمومش کنم و به این خاطر تصمیم گرفتم با وجود حمایت نکردن های شما این پارت رو هم بنویسم،

و خب یکی دیگه از مهم ترین دلایل این بود که، ریدر های قدیمی خیلی پیگیر شدن و دوست داشتم ادامه داستان رو بخونن و این موضوع خیلی من رو خوشحال کرد و امید داد که بتونم بقیه داستان رو هم بنویسم،

اما بعد این آپلود این پارت و دیدن شرایطش تصمیم نهایی میگیرم که ادامه بدم یا نه،

پس ازتون خواهش میکنم اگر واقعا داستان رو دنبال میکنید و بهش علاقه دارید، ووت، کامنت بزارید و یه ریکشنی نشون بدید،

مثل همیشه دوستون دارم
مواظب خودتون باشید،

لیدی کیم.

***********

چشمان متعجب سوکجین همچنان روی مانکن بود:

" ای، این.. "

نزدیکتر شد و دستش رو روی پارچه لباس کشید:

" این خیلی زیباست. "

" ازت میخوام برای امشب این لباس رو بپوشی. "

لبخند عجیبی روی لب های نامجون بود که حس جدیدی به سوکجین القا میکرد..

پیرهن زیبایی از جنس ساتن و گیپور که درعین سادگی رویایی بود،

ساتن سفید و سلطنتی گرون قیمتی که با آستین و یقه گیپور طراحی شده و دکمه های مروارید و یاقوت با قاب طلا حرفی برای گفتن باقی نمیزاشت،

" این لباس برای تو طراحی شده، مخصوص خودت پارک جین. "

دستش رو دور کمرش سوکجین گذاشت و به آرومی به طرف خودش کشید،

نفس عمیقی کشید و بطور نامحسوس بوی رز زیباش رو وارد ریه هاش کرد،

" خوشت نیومد؟ "

نامجون با ناراحتی ساختگی این سوال رو پرسید.

سوکجین جوری به طرف نامجون چرخید که صدای شکستن قلنج گردنش به گوش نامجون هم رسید:

" شوخیت گرفته؟! عاشقشم. "

خنده صداداری کرد و بعد با اخم ساختگی گفت:

" منظورت چیه؟ عاشق اون لباسی!؟ "

سوکجین که منظور نامجون رو متوجه نشده بود با تعجب بهش نگاهی انداخت و بعد با فهمیدن اینکه گفته عاشق لباس شده و نامجون یه حسودی کیوت و مسخره کرده نتونست جلوی قهقهش رو بگیره،

از شدت خنده بغل نامجون ولو شده بود اصلا متوجه نگاه شیفته مرد نمیشد،

چند ثانیه همونطور گذشت و وقتی خنده سوکجین تموم شد نگاهش قفل چشمای مرد شد،

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: Aug 02 ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

𝐌𝐲𝐑𝐨𝐬𝐞Where stories live. Discover now