سلام به همگی،
بعد از مدت مدیدی برگشتم،
راستش میخواستم دیگه فیک رو ادامه ندم و دست نخورده باقی بزارم بمونه،اما یادم افتاد وقتی میخواستم این داستان رو شروع کنم به خودم قول دادم هر اتفاقی بیوفته و هر چقدر هم طول بکشه باید تمومش کنم و به این خاطر تصمیم گرفتم با وجود حمایت نکردن های شما این پارت رو هم بنویسم،
و خب یکی دیگه از مهم ترین دلایل این بود که، ریدر های قدیمی خیلی پیگیر شدن و دوست داشتم ادامه داستان رو بخونن و این موضوع خیلی من رو خوشحال کرد و امید داد که بتونم بقیه داستان رو هم بنویسم،
اما بعد این آپلود این پارت و دیدن شرایطش تصمیم نهایی میگیرم که ادامه بدم یا نه،
پس ازتون خواهش میکنم اگر واقعا داستان رو دنبال میکنید و بهش علاقه دارید، ووت، کامنت بزارید و یه ریکشنی نشون بدید،
مثل همیشه دوستون دارم
مواظب خودتون باشید،لیدی کیم.
***********
چشمان متعجب سوکجین همچنان روی مانکن بود:
" ای، این.. "
نزدیکتر شد و دستش رو روی پارچه لباس کشید:
" این خیلی زیباست. "
" ازت میخوام برای امشب این لباس رو بپوشی. "
لبخند عجیبی روی لب های نامجون بود که حس جدیدی به سوکجین القا میکرد..
پیرهن زیبایی از جنس ساتن و گیپور که درعین سادگی رویایی بود،
ساتن سفید و سلطنتی گرون قیمتی که با آستین و یقه گیپور طراحی شده و دکمه های مروارید و یاقوت با قاب طلا حرفی برای گفتن باقی نمیزاشت،
" این لباس برای تو طراحی شده، مخصوص خودت پارک جین. "
دستش رو دور کمرش سوکجین گذاشت و به آرومی به طرف خودش کشید،
نفس عمیقی کشید و بطور نامحسوس بوی رز زیباش رو وارد ریه هاش کرد،
" خوشت نیومد؟ "
نامجون با ناراحتی ساختگی این سوال رو پرسید.
سوکجین جوری به طرف نامجون چرخید که صدای شکستن قلنج گردنش به گوش نامجون هم رسید:
" شوخیت گرفته؟! عاشقشم. "
خنده صداداری کرد و بعد با اخم ساختگی گفت:
" منظورت چیه؟ عاشق اون لباسی!؟ "
سوکجین که منظور نامجون رو متوجه نشده بود با تعجب بهش نگاهی انداخت و بعد با فهمیدن اینکه گفته عاشق لباس شده و نامجون یه حسودی کیوت و مسخره کرده نتونست جلوی قهقهش رو بگیره،
از شدت خنده بغل نامجون ولو شده بود اصلا متوجه نگاه شیفته مرد نمیشد،
چند ثانیه همونطور گذشت و وقتی خنده سوکجین تموم شد نگاهش قفل چشمای مرد شد،
YOU ARE READING
𝐌𝐲𝐑𝐨𝐬𝐞
Romance𝑵𝒂𝒎𝒆:𝑴𝒚𝑹𝒐𝒔𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆𝒔:𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏,𝑺𝒐𝒑𝒆,𝑲𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆:𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆,𝑺𝒎𝒖𝒕,𝒎𝒂𝒇𝒊𝒂,𝑯𝒂𝒑𝒑𝒚𝑬𝒏𝒅?! اسم: رزِ من کاپل ها: نامجین، سپ، تهکوک ژانر: رمنس، اسمات، مافیا، هپی اند؟! کی فکرشو میکرد اون قلبِ سنگی یروز عاشق...