دست های مشت شدش رو توی جیب شلوار پارچه ایش مخفی کرد تا یوقت کنترلش رو جلوی جیمین و جونگکوک از دست نده،
با چشم های قرمز و به خون نشسته منتظر جواب یونگی بود،
دستور داده بود تمام دوربین های اطراف عمارت و سطح شهر رو هک کنن، و خب با وجود اون همه دوربین گشتن و چک کردن همشون مدتی طول میکشید،
حس میکرد اگر یکم دیگه جلوی خودش رو بگیره همونجا منفجر میشه،
دستور داده بود با لیو ارتباط بگیرن و برشگردونن اما متاسفانه همین الانشم توی پرواز طولانی به سمت سئول بود،همین الانشم یونگی بزور تونسته بود تو عمارت نگهش داره، هر حدس اشتباهی درباره اینکه کار کی میتونه باشه میتونست جنگ خون به پا کنه،
راستش تو این مدت یونگی هم متوجه حساسیت نامجون روی سوکجین شده بود،
نامجون با اعصابی متشنج بدون هیچ حرفی به سمتِ اتاق کارش رفت و یونگی هم که از سکوت نامجون بیشتر از زمان هایی که سر و صدا میکرد و داد میزد واهمه داشت به دنبالش رفت،
نامجون وارد اتاق شد و وسط اتاق ایستاد کتش رو درآوورد و گوشه ای پرت کرد، آشفتگی از حرکاتش کاملا مشخص بود،
هوسوک وارد اتاق شد:
" از عمارت خارج شده اما چند ساعت بعد همین نزدیکیا دیده شده. "
یونگی جواب داد:
" چطور هیچ دوربینی نتونسته ثبت کنه چجوری و کجا رفته؟! "
" کسی که بردتش این منطقرو خوب میشناخته. "
نامجون اما چیزی نمیشنید، صدایی تو مغزش داشت درونش رو عین خوره از بین میبرد،
تو این مدت کوتاه لیست بلند بالایی از دشمنان و کسایی که میتونستن این کار رو انجام بدن ردیف کرده بود و حتی شده میخواست به تک تکشون شبیخون بزنه،
تازه متوجه میشد انگاری تیکه ای از قلبش جدا شده،
تو این مدت بهش اهمیت نداده بود و سعی میکرد نادیدش بگیره اما حالا که نبود حس میکرد یچیزی سرجاش نیست،آشفتگی درونش هر لحظه بیشتر میشد و نمیتونست بیشتر از این جلوی خودش رو بگیره،
همونطور که به سمتِ کشو های میز کار میرفت و تک تکشون رو باز میکرد با صدای عصبی و پر حرصی غرید:
" همین الان تیم یک و دو رو آماده میکنی، حرکت میکنیم، و مین یونگی مطمئن باش اگر پیداش نکنم هیچ اتفاق خوبی قرار نیست بیوفته! "
خیلی خب دیگه دیر شده بود،
دیگه نمیتونستن جلوشو بگیرن،
یونگی میدونست حتی اگرم چیزی بگه نامجون چشمش رو رو دوستی چندین سالشون میبنده و حسابی از خجالتش در میاد،
BINABASA MO ANG
𝐌𝐲𝐑𝐨𝐬𝐞
Romance𝑵𝒂𝒎𝒆:𝑴𝒚𝑹𝒐𝒔𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆𝒔:𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏,𝑺𝒐𝒑𝒆,𝑲𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆:𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆,𝑺𝒎𝒖𝒕,𝒎𝒂𝒇𝒊𝒂,𝑯𝒂𝒑𝒑𝒚𝑬𝒏𝒅?! اسم: رزِ من کاپل ها: نامجین، سپ، تهکوک ژانر: رمنس، اسمات، مافیا، هپی اند؟! کی فکرشو میکرد اون قلبِ سنگی یروز عاشق...