توی سطح شیشهای میز، به چهرهی خودش نگاهی انداخت.
مهم نبود چندمین باریه که قراره اون رو ببینه... وسواسش برای خوب بهنظر رسیدن تمومی نداشت.
با صدای زنگولهی بالای درب کافه، سرش رو بالا آورد و لبخند بیارادهای لبهاش رو زینت بخشید.
مرد جذابی که با ورودش نگاه تمام افراد داخل کافه رو روی خودش کشیده بود، بخاطر اون اینجا بود و بکهیون نمیتونست احساس غرورش رو مخفی نگه داره!
چانیول به میز رسید و دستش رو توی دست دراز شدهی بک گذاشت و فشرد. لبخند کجی زد و بعد از باز کردن تک دکمهی کتش، روی صندلی روبروی بکهیون نشست. روی میز خم شد و خیره به چشمهای پسر لب زد:
-زیاد منتظرت نذاشتم که؟
بک تکخندی زد و به تبعیت از چانیول، روی میز خم شد. بوسهی کوتاهی از مرد دزدید و زمزمه کرد:
+اگه گذاشته بودی هم ارزشش رو داشت!
بعد از حرفش، ابرویی بالا انداخت و دست به سینه به پشتی صندلی تکیه داد.
چان خندهی نرمی کرد...
پسرک انتخابیش بیپرواتر از چیزی بود که فکر میکرد!
هرچند باید زودتر از این حرفها از فانتزیهای سکسیش این بیپروایی رو استخراج میکرد.
-برای شروع بد نبود! بهنظرم قابلیت اینکه یهروزی لاس موفق بزنی رو داری!
بکهیون خندهی ناباوری کرد:
+این همه اعتماد به نفس از کجا میاد چانیول هیونگ؟
-از اونجایی که انقدری موفق بودم که بعد از اینهمه مدت حتی یکبار هم نخواستی ویژنهات متوقف بشن.
دندونهای بکهیون روی همدیگه فشرده شدن.
نمیتونست منکر بشه و حتی دلش نمیخواست با انکار از سر لجبازی این جریانات متوقف بشن.
نفس عمیقی کشید و سعی کرد موضوع رو عوض کنه:
+تاحالا بهم اسم کاملت رو نگفتی... هنوز هم میخوای با یه هویت مخفی بیای سراغم؟
چانیول لبخندی زد:
-نگفتم چون نپرسیدی!
اخم کمرنگی ابروهای بکهیون رو شکل داد:
+پرسیدم... همون روز توی خونهت!
لبخند چان هالهی محوی از غم گرفت:
-انتظار داری به کسی که میخواد اسمم رو بدونه صرفا چون بهنظرش سکسی اومدم چی بگم؟!
چشمهای پسر درشت شدن... اون روز فکر نمیکرد جوابش قراره چانیول رو ناراحت کنه.
اون جواب فقط قرار بود با مخفی کردن حقیقت غرورش رو حفظ کنه...
غروری که الان کوچکترین اهمیتی مقابل اون لبخند غمگین نداشت. با خجالتی که سعی داشت مشخص نشه، دستی به گردنش کشید:
+من اگه فقط بخاطر فضای هات یهسری از توهمهام بهت جذب شده بودم چرا باید به اطلاعات شخصیت اهمیت میدادم آخه؟...
جرقهی خوشحالی توی چشمهای چان درخشید:
-این یعنی؟....
********************
شلام.. برین پارت بعدی فعلا بعدا حرف میزنیم😁
YOU ARE READING
anything you need!
Fanfictionfiction's name: anything you need genres: delusional, smut, comedy, romance couples: chanbaek/Baekyeol, secret description: ''تا حالا درگیر یه رؤیای طولانی شدین؟ رؤیایی که وقت و بیوقت سراغتون بیاد و هیچ راه فراری ازش نداشته باشین؟ ولی وقتی ترسناک...