آیا اندوه پایان یافت ؟

41 15 29
                                    

کاش میشد از آن هوایی که مرده اند بپرسیم : آیا اندوه پایان یافت ؟
___________

اندوهمان هیچ گاه پایان نمیابد .

چرا که ما در دنیایی زندگی میکنیم که روز ها و شب ها ، سعی در ناراحت نکردن کسانی داریم که برایشان حتی ذره ای اهمیت نداریم .

لااقل نه به اندازه ی یک پلک زدن .

نه به اندازه ی یک خندیدن بی مورد .

در دنیایی زندگی میکنیم که در مقابل تمام افراد احساس مسئولیت داریم ، در حالی که دیگران حتی نمی‌دانند که کسی با مشخصات ما در این کره ی خاکی وجود دارد .

در دنیایی زندگی میکنیم که ماندنمان ، فقط به خاطر همین افراد است .

شاید هم به خاطر ترسیست که از مردن و بعد ، به یاد هیچ کس نیامدن ، داریم .

نه از خود مردن ، بلکه از فراموش شدن بیشتر از قبل ترس داریم .

در دنیایی زندگی میکنیم که حتی حق ابراز عشق و علاقه را نداریم .

چرا که خفه ی مان میکنند و دستمان را به گناه ترک کردن آلوده .

در دنیایی زندگی میکنیم که حق بیان حرفهایمان را هم نداریم .

اندوه های دنیوی تمام نشده میمانند و می‌میریم .

پس هیچ گاه سعی نکن از کسانی که مرده اند بپرسی که اندوهشان به پایان رسیده یا نه .

بدان که اندوه ها هیچ گاه پایان نمیابند .

بعد مرگ ، از غربت دوباره خسته میشویم .

از میان ادمیان بودن و کسی را نداشتن .

از دیدن آدم های کره ی خاکی از بالا ولی به یاد هیچ کس نیامدن .

از همه چیز خسته میشویم .

بدان که اندوه ها همیشگی اند . اندوه های همیشگی و ناتمام !

_____________
ادامشه ( البته نمی‌دونم میشه اسمش رو ادامه گذاشت یا نه ) :

آری .

تنها همین است همه‌ی ما در سیاه چاله ای غرق شده‌ایم که هیچ گاه پایان نمی‌یابد .

هرچه بیشتر دست و پا می‌زنیم بیشتر غرق می‌شویم .

هرچه جلوتر می‌رویم ، بیشتر عقب می‌افتیم .

گاهی وقتها حس میکنم همه‌ی ما مهره‌های شطرنجی هستیم که در صفحه‌ی زمین بازی می‌کنیم .

فکر می‌کنیم کسی که دارد ما را بازی می‌دهد شاه‌و وزیر و.... هستند .

غافل از اینکه آنها خودشان هم بازیچه‌ی دست سرنوشتی هستند که نقش بازیکن را بازی می‌کند .

پادشاهانی که حتی اگر نخواهند حکومت کنند و قدرت تحلیل و به دست گرفتن اوضاع را نداشته باشند ، دیگر بازیکنان ( بقیه ی بازیکنان ) صفحه ی روزگار را هم به یاس و ناامیدی می‌کشانند و با خودشان به اعماق دره های ترس و اضطرابی پرتاب می‌کنند که تنها با امیدی که هیچگاه یافت نمیشود از آن خارج خواهند شد .

تاکید میکنم ، امیدی که در هیچ کجای جهان یافت نخواهد شد و این ، یعنی هرگز نجاتی در کار نیست !

و من ، هیچگاه اجبار بودن اینگونه فرمانروایانی را نخواهم فهمید ، وقتی که نمی‌توانند مردمشان را نجات دهند .

_____________
👀✨
نظرتون ؟
بعضی از متنها فقط محض دست گرمیه و اگه بد شده واقعا معذرت می‌خوام . 😅🧡🦊

دست نوشته های باران خورده [𝐑𝐚𝐢𝐧𝐲 𝐌𝐚𝐧𝐮𝐬𝐜𝐫𝐢𝐩𝐭𝐬]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora