٠٢

400 89 193
                                    

𖤐 Vote & Comment 𖤐

لويي وارد اتاق شد و همونطور كه وسط اتاق وايساده بود دست به كمر زد و  سر تا سر اتاق رو كه خبري از دخترِ توش نبود رو نظاره گر شد.

_اين ديگه درست نميشه،نميفهمم اون يكي خواهرش انقدر سركشي نميكنه كه اين يكي ميكنه.

لاتي به چهارچوب در تكيه داد:لويي،دخترا نوجوونن نميشه جلوشونو گرفت و بهشون امر و نهي كرد!.

_من تو همين سن اينا بودم،توام بودي ولي هيچكدوممون از اين كارا نكرديم.

لاتي جلو رفت و شونه هاي لويي رو گرفت و گفت:بيا لويي بيخيال،هرجا باشه خودش برميگرده فرار نكرده كه.

لويي اخم كرد و با لاتي راه افتاد.

_اين بيرون رفتن از صد تا فرار هم بدتره شارلوت!.

+اشكال نداره،لويي بعدا اينا خاطره ميشه براش،بيا بريم چيزي ببينيم..

لويي همراه با لاتي راه ميوفته و وسط پله ها افكارش رو به زبون مياره:كجا رفته؟ادرس اونجايي كه رفته رو داري؟

لاتي موهاي بلوند شدش رو از توي صورتش كنار زد:اره دارم ولي ولش كن،بيا توي سالن يكم فيلم ببينيم،تازه لاكي رو خواب كردم،نميخوابيد كه!

_نه

+تا اون موقع ديزي هم برگشته توام افكارت رو مرتب كردي!

لويي پله هاي پايين اومده رو بالا رفت و وارد اتاق لاتي و همسرش شد و كتش رو از روي چوب لباسي برداشت و فورا تنش كرد و در اتاق روبهم كوبيد و پله ها رو دوتا يكي كرد و خودش رو به سالن رسوند.

جلوي لاتي و لوييس كه روي كاناپه نشسته بودن ايستادو دست كرد توي جيب هاي شلوار جينش و  گفت:ادرس رو بده من برم دنبال ديزي و بيارمش خونه.

لاتي توي جاش نشست و گفت"نه لويي بيا بشين خودش برميگرده.

لويي به ساعت مچيش نگاه كرد و گفت:ساعت داره دو ميشه كي ميخواد برگرده؟

+برميگرده.

_لاتي ادرس بده وگرنه ميرم زنگ تك تك خونه ها رو ميزنم تا پيداش كنم.

ابروهاي لاتي بالا پريدن:رفته خونه دوست پسر استايلز،خونش هفت لاين اونورتره،بلوك هفده،پارتي گرفتن با دوستاش.

لويي سر تكون داد و به سمت در راه افتاد كه صداي لاتي باعث شد توي جاش وايسته.

+صبر كن لوييس هم باهات مياد،لطفا به ديزي چيزي نگو،اينا باهم خيلي دوستن.

لويي باز هم سر تكون داد:حواسم هست..

كمي بعد جلوي خونه اي كه حالا ساكت بود و فقط يه نور كم جون از سالنش روشن بود و پرده هاش كشيده شده بودن ايستاده بودن.

Boy In The Basement [L.S]Where stories live. Discover now