+ ٥٠ vote
+ ٤٠٠ comment
ᨒسه روز بعد، آسپرين ها روي لويي اثر گذاشته بودن و سردردهاي شديدش رو بعد از چند ساعت كاهش داده بودن.
حالا لويي با بي خيالي سر رسيدش رو ورق ميزد و فقط صداي قدم هاي لورن روي پاركت بود كه توي خونه به گوش ميرسيد.
نوشته هاي جديد رو با دقت ميخوند و هر روز كه جلوتر ميرفت، چشم هاش گرد تر از قبل ميشد.
روي مبل راحتي كمر صاف كرد و شانه هاش كه افتاده بودن رو عقب برد و با اخم عميق تري به كلمات كه با حروف بزرگ نوشته شده بودن، چشم دوخت.
سيگارش رو توي جا سيگاري كه روي ميز كنارش بود خاموش كرد و دودي كه توي ريه هاش بود به بيرون فوت كرد.
صداش رو صاف كرد:« صداي التماس و ضجه هنوز توي گوشمه و سرم رو پر كرده»
سررسيد رو ورق زد و اون پنج كلمه نوشته شده رو خوند:« هنوزم اينجاست، اما ساكت شده»
صفحه بعدي رو باز كرد:« من در سايه هاي زيرزمين، موقع خواب، وقت هايي كه توي خودت جمع شدي! نگاهت ميكنم.»
از جاش فورا بلند شد و به سمت لورن كه بي هدف خونه رو متر ميكرد رفت و از پشت يقه اش گرفت و كشيد و مرد رو توي جاش نگه داشت.
لورن ابرو بالا انداخت و سمت لويي چرخيد و دستش رو به عقب پس زد و متعجب نگاهش كرد: چيه؟.
لويي، سررسيدِ باز شده رو توي سينهٔ لورن كوبيدو گفت: اين مزخرفات چيه؟
لورن سررسيد كه برگه هاش تا خورده بود رو از سينه اش جدا كرد: از چي صحبت ميكني، لويي؟
- چرا بايد توي صفحات دفتري كه من براي يادداشت ازشون استفاده ميكنم، شور نويسندگيت بالا بزنه و براي من اين چرت و پرت ها رو بنويسي؟
ابرو هاي بالا رفته لورن و چهرهٔ بي خبرش لويي رو بهم ميريخت و سردرد مزخرفش رو به تن خسته اش برميگردوند.
مرد با حرص دفتر رو از دست لورن كشيد و صفحات رو ورق زد و با صداي بلند نوشته رو خوند:« حالا تو براي مني و تمام كاشكي هام به واقعيت تبديل شدن و به رگ هام گره خوردي و نفس هام بوي تو رو ميده و من خوشبخت تريني هستم كه روي اين زمينِ شلوغ وجود داره و خوشحالم كه از اون غدهٔ سرطاني جدا شدي و براي مني و سياهي پشت پلك هام رو روشن كردي.»
چندين نفس عميق كشيد تا با لورني كه دفترش رو خراب كرده بود و صفحاتش رو به ته رسونده بود، دست به يقه نشه و دعوايي باهاش راه نندازه.
- اينا چيه لورن؟
- همهٔ اينا براي پسرمه.
ابرو هاي لويي دوباره به هم ديگه گره خوردن و براي پردازش اون چهار كلمه، تند تند پلك زد و لورن در لحظه به اين فكر كرد كه اگر لويي اين كار رو ادامه بده، پرواز ميكنه.
YOU ARE READING
Boy In The Basement [L.S]
Mystery / Thriller𝐓𝐇𝐑𝐈𝐋𝐋𝐄𝐑 || - و حالا وجودهایمان بار دیگر با هم درآمیخته ميشوند تا قربانياي به ثمر رسد. من، در سایههاي زیرزمین تماشایت ميکنم!. وارنينگ : خشونت - سوءاستفاده جنسي - حبس . Mpreg --- 1 #Mpreg 1 #intersex 1 #Friend 1 #Alone 1 #Niallhoran 1 #L...