سلام به خوانندهای عزیزم:
○شبگرد اومده با معرفی یه بوک جدید...
●این دومین ففیه که برای فندوم مینویسم امیدوارم دوسش داشته باشید.
○میخوام خیلی خلاصه در مورد ژانر ففم بگم:
●بچه‌ها این بوک تو ژانر امگاورسه که حتما خیلی در موردش شنیدید یا خوندید البته که من قوانین خاص خودمو تو جهان بوکم آوردم که اینجا یه توضیح کلی در موردش میدم و مابقی رو در طول داستان متوجه میشید؛
○ژانر امگاورس فانتزیه و مربوط به دنیای گرگینه‌هاست به طور مختصر انسان ها تو این دنیا با هم و به صورت یه قبیله (همون پک) زندگی میکنن و فارغ از جنسیت، سه نوعن؛ آلفاها که افراد قوی پک باشن و ذاتا رهبر و جثه و بدنی قوی دارن، بیشترین قدرت‌های ذهنی مربوط به کنترل و سلطه بر بقیه تو وجود آلفاهاست. تو هر پک یه آلفا که قوی ترینه رئیس اون پکه!
○گروه دوم؛ بتاها که افراد عادی هستن و بیشترین تعداد افراد یه پک رو تشکیل میدن
●گروه سوم؛ امگاها؛ اونا معمولا از نظر قدرت بدنی نسبت به دو گروه دیگه ضعیفترن و فارغ از جنسیت توانایی تولید مثل دارن
○هر کدوم این سه تایپ تو هر دو جنس زن و مرد وجود داره
●خب این کلیت این ژانره حالا میخوام مختصری از دنیای بوک من رو بدونید قبل اینکه شروع بکنم:
○هر سه نوع انسان ها میتونن وارد رابطه باشن ولی پیوند یه آلفا و امگا ذاتا قویترین و عمیقترین پیونده
●تو این دنیا روابط همجنس و جنس مخالف کاملا عادیه یعنی اهمییتی نداره جنسیت چی باشه بلکه پیدا کردن نیمه حقیقی افراد مهمه
○چیزی به اسم تبدیل شدن به گرگ و... وجود نداره این دنیا یه نسل مدرنتر از این ژانره که توش گرگ درون انسان ها از طریق انرژی ها خودشو نشون میده! اصلی ترین چیزی که توی این جهان حاکمه، قدرت این انرژی‌های درونیه... پس تاکید میکنم چیزی به اسم گرگ شدن و اتفاقات سوپرنچرال از این دست، نداریم.
●در نظر داشته باشید تو این ژانر امگاها و بعضی از بتاها قابلیت تولید مثل دارن و این فارغ از جنسیت هست.
○بقیه ویژگی‌ها توی طول داستان معلوم میشه...
●در نهایت خیلی خوشحالم بوکم رو برای خوندن انتخاب میکنید. تا جایی که فهمیدم چنین بوکی با این کاپل و ویژگی‌ها توی فندوم نیست پس اگه میخونید امیدوارم دوسش داشته باشید و حمایتش بکنید.
YOU ARE READING
The Vagrant
Fanfiction•●♤زین یه امگای تنهاست که خونه و پکی نداره و آوارست. هرچند وقت یه بار توی پکی میره و پنهانی مدتی اونجا میمونه همه چیز از وقتی شروع میشه که پاش به یه شهر بزرگ، محل زندگی یه پک متفاوت و خیلی قدرتمند، میرسه... اون به هیچ وجه خبر نداره که سرنوشتش قراره...
