سلام به همتون:)
من لانام نویسننده ای فیکشن
این اولین بوکمه قبلا فقط وانشات مینوشتم
پس اگر مشکلی هست حتما بهم بگید..(((و اینکه بهتون بگم من هیچ اطلاعات خواصی درمورد بیماری های قلبی ندارم و هرچی توی داستان در این مورد هست ساخته ذهن خودمه)))
امیدوارم خوشتون بیاد:)
ووت و کامنت یادتون نره منتظر نظرهای قشنگتون هستم؛؛؛خب بریم که با شخصیت ها اشنا شیم
❌اگه از این فیکشن خوشتون نیومد لطفا بدون گفتن چیزی دیگه فیکشنو نخونین❌
...جئون جونگکوک
28ساله
یکی از بزرگترین تاجر های کره و یکی دیکه از شغلاشم در طول داستان مشخص میشهکیم تهیونگ
24 ساله
هیچ شغل و خانواده ای نداره با سود پس انداز هاش زندگشیو میگذرونهجانگ ته جو
27 ساله
منشی جونگکوک
اولش برای اینکه توی نقشه جونگکوک کمک کنه بهش ملحق شد ولی عاشق جونگکوک شدپارک جکسون
32ساله
یکی از بزرگترین دشمن های جونگکوک و کارش خرید و فروش انسانهاقای کیم(پدر تهیونگ)
59 ساله
بیکاره و کل زندگیشونو سر قمار باخته (قبلا خیلی پولدار بوده)
خانم کیم(مادر تهیونگ)52ساله
خونه مردم تمیز میکنه و برای پرداخت قرض های شوهرش از خونه هایی که تمیزشون میکنه دزدی میکنهبا بقیه شخصیت ها در طی داستان اشنا میشیم!
YOU ARE READING
"You were in my blood like drugs"Kookv
Fanfiction«بودی تو خونم مثل مواد» تهیونگ که دوسال پیش داشته بهش تجاوز میشده و جئون جونگکوک شوهرش فکر کرده داره بهش خیانت میکنه! تهیونگ و جونگکوک بعد دوسال همون دیدن و چی میشه که تهیونگ مشکل قلبی داشته باشه و از جونگکوک درخواست کنه که بزاره روزای اخر زندگیش ر...