پارت ۱۲

132 11 11
                                    


شخص سوم

جونگکوک در اتاقو بست و بعد قفل کرد

× میتونم بپرسم تو کی هستی ؟ چرا اسمتو دروغ گفتی ؟

+هیس ، اره میتونی بپرسی ولی اروم تر ، نباید کسی صدامونو بشنوه

جونگکوک زمزمه کرد و جیمین نامطمئن سر تکون داد ،جونگکوک اروم اومد و کنار جیمین روی تخت نشست

+ حالا بپرس

جیمین سری تکون داد و سوالی بهش نگاه کرد

×چرا اسمتو دروغ گفتی ؟

+ چون من مامور مخفی ام و اومدم اینجا برای جاسوسی

جونگکوک خیلی اروم و تقریبا با زمزمه گفت ولی جیمین شنید و متعجب با چشمای گشاد شده بهش نگاه می کرد

+ اونی که تو رو اورده اینجا یه مافیاست ، یه مافیا که هنوز نمیدونم دلیل اوردن تو به اینجا چیه ، چرا باید تو رو قاطیه زندگیش کنه

جیمین با شنیدن کلمه ی مافیا شوکه شد ، یه لبخند ریز روی لبش شکل گرفت

×از اون خر پولاست پس

جونگکوک نامطمئن جوابشو داد

+اره ، چرا اینجوری زمینو نگاه میکنی ؟

جیمین برگشت و با همون لبخند به جونگکوک نگاه کرد ، بلند بلند افکارشو می گفت در حالی که فکر می کرد سکوت کرده

× میتونم بسته های اینترنت نامحدود ازش بقاپم ، زندگیم میشه بهشت ، دیگه نیاز ندارم برای یه نت اونهمه منت کشیه بقیه رو بکنم

جونگکوک شوکه بهش نگاه می کرد ، چند لحظه ی اول به این فکر می کرد که جیمین دیوونه ست ؟ که به جای ترسیدن داره خوشحالی میکنه؟ ولی بعد که متوجه ی حرف پسر شد یه دستشو مشت کرد و اون یکی دستشو صاف کرد و مشتشو زد روی کف دستش و با لبخند شوکه ای گفت

+ از این به بعد میتونم بجای مثل خر کار کردن فقط بخورم و بخوابم و گوشی نگاه کنم ، شاید بعضی اوقات یکم غذا درست کنم و بعضی اوقاتم گردگیری ولیی ... زندگیم میشه بهشتتت ، بزن قدش

جمله ی اخرو به جیمینی که با ذوق نگاش می کرد گفت و دستاشونو اوردن بالا و زدن قدش

× یههه

+ یهههه

× ما خوشبخت ترینیممم

+ ارّههههه

× ما از این به بعد میتونیم راحت زندگی کنیممم

+ارهههه

× میتونیم بدون منت کشی بخوریم و بخوابیم و برینیمممم

+ ارههههههه

× من قراره دوتا پسره خوشتیپ و جنتلمن و تور کنممم

+ارهه. وایسا ببینم .... چی ؟

جونگکوک شوکه به صورته هنوز شنگوله جیمین نگاه کرد

عشق همانند زیبایی ماه و ارامش باران Where stories live. Discover now