𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟒

18 7 0
                                    

» بهتره اول کمی آروم شی جیمین ، یه نفس عمیق بکش

نفس عمیقی کشید و عطرِ خوشبوی آلفا رو که فضای خونه رو پر کرده بود وارد ریه هاش کرد
عطرِ لذت بخشی اونو یاد رایحه مورد علاقه اش مینداخت ؛ عطرِ انگور سیاه

_ هیونگ عطرِ فورمون هات که فضای خونه رو پر کرده منو آروم میکنه

دستشو روی موهای طلایی امگایِ زیبای روبه روش کشید و لبخند زد

» اما هیچ عطری خوش بو تر از عطرِ فرمون هایی که همیشه سعی در پنهان کردنشون داری نیست
درست مثل خودت زیبا و شیرینه

امگا لبخندِ کمرنگی زد و سعی کرد سرخ شدن صورتش رو نادیده بگیره بنابراین کمی از قهوه اش نوشید

_ خب حالا بهتره شروع کنیم

تهیونگ سرشو به نشونه ی تایید تکون داد و لپ تاپ رو روشن کرد ، ایمیلی که برای آیدن فرستاده شده بود رو باز کرد . چند دقیقه ای شده بود که بی حرکت به صفحه ی لپ تاپ خیره شده بود و اخم هاش به هم گره خورده بود

_ تا صبح میخوای بهش زل بزنی ؟ زود باش بگو چی تو اون ایمیل کوفتی نوشته .

بالاخره با شنیدن صدای آیدن جهت نگاهشو تغییر داد و با برداشتن دو ماژیک قرمز و مشکی از روی کاناپه بلند شد و به سمت تابلوی بزرگی که قبل از اومدن آیدن به سالن اورده بودش قدم برداشت .

_ احساس میکنم در حال حلِ یک پرونده ی قتل زنجیره ای هستم اما بدون هیچ گونه سرنخی .

» خیلی بامزه بود مارشمالو اما خوب گوش کن چون باید همه چیزو مو به مو بدون دردسر اجرا کنیم .

باشنیدن لقب همیشگیش نفس عمیقی کشید و موهاشو که کمی جلوی چشماش پخش شده بود عقب زد

_ خیلی خب توضیح بده میشنوم

» چیزایی که توی این ایمیل برای ما بیشتر از هر چیزی شرح داده شده لوکیشن برگزاری اون مهمانیه

_ لوکیشن ؟! منظورت همون هتل معروف و شخصیه ؟!

» متأسفانه فقط یک هتل ساده نیست

_ منظورت چیه کیم ؟!

پسرِ آلفا ماژیک مشکی رنگ رو بالا اورد و شکلی که ساختمونی پنج طبقه رو نشون می داد کشید ، با خط های فرضی هر طبقه رو از هم جدا کرد و شماره گذاری کرد .

» در اصل میراکل یک مجتمع بزرگِ پنج طبقست

و به ترتیب درون هر طبقه شروع به نوشتن کرد
۱- هتل
۲- سالن ماساژ
۳- استخر
۴- رستوران
۵- بار

» همونطور که میبینی هر طبقه به تریتیب مختص همچین چیزایی شده

_ خب ما باید توی این مجتمع بزرگ چه کاری رو انجام بدیم؟!

𝐖𝐢𝐥𝐝 𝐑𝐨𝐬𝐞Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang