با برداشتن کلاهِ سرمه ای رنگ مخملی از روی سرش ، موهای زیبای قهوه ای رنگش روی شونه هاش پخش شد
@ چطور پیش رفت ؟
ــ همه چیز درست طبق نقشه پیش رفت ، جای نگرانی نیست
با شنیدن این حرف لبخندِ دلنشینی زد و بازدمش رو صدا دار بیرون داد .
@ وای خداروشکر
ــ گفتم که نگران نباش همه چیز تحت کنترله
@ الیزا چطور ؟ اون حالش خوبه ؟
ــ بله پرنسس حالش کاملا خوبه
@ اما کجا مخفی میشه ؟!
ــ ویلای شخصیم که تحت محافظت شبانه روزی نگهباناست
@ همونی که پدر ازش بی خبره ؟
ــ همینطوره
@ و مهم تر از همه خودت چی ؟!
ــ نیاز نیست نگران من باشی ، من دیگه اون برادر سه ساله ات نیستم جسیکا پارک
@ فرقی نداره چند ساله باشی تو همیشه مارشمالوی شیرین منی جیمین پارک
امگای مو بلوند با شنیدن جمله ی دلنشین خواهرش ریز خندید و دستِ لطیفش رو بین انگشت های ظریفش فشرد .
ــ قول بده که شاد زندگی کنی و مراقب خودت باشی
@ هی شاهزاده من که قرار نیست تا آخر عمر نبینمت چرا اینجوری صحبت میکنی ؟!
ــ حق با توعه پرنسس خیلی زود به دیدنت میام اما میخوام تا اون موقع به چیزی فکر نکنی و خوشحال باشی
KAMU SEDANG MEMBACA
𝐖𝐢𝐥𝐝 𝐑𝐨𝐬𝐞
Fiksi Penggemar╾┄┄∴ 𝕎𝕚𝕝𝕕 ℝ𝕠𝕤𝕖 ✣┄┄╼ آیدن پارک ، وارث بزرگ خانواده پارک که برخلاف میل پدرش علاقه ای به ادامه ی بیشتر جنایات کثیف اون رو نداره ، یه راز بزرگ داره؛ اون یه امگاست! اما حقیقت دیر یا زود فاش میشه . کی میدونه آیدن قراره تا کجا برای مخفی کردن رازش...