مأمور فرودگاه بارها و بارها سرتاپای مسافر رو نگاه کرد و دوباره به پاسپورتی که با استایل خود مرد کاملاً متفاوت بود، چشم دوخت.
اون مرد با کتوشلواری از جنس فاستونی و کیف چرم قهوهای رنگش، عادی بهنظر میرسید.
فرودگاه مثل همیشه شلوغ بود و افرادی با ملیتهای متفاوت در همهجای سالن بزرگ به چشم میخوردن.
اما مأمور گیت برای اولینبار بود که همچین چیزی میدید. بهخاطر همین، چند دقیقه بود که نگاه مشکوکش رو روی مسافری که جلوش ایستاده بود، میچرخوند.
همهچیز طبیعی بهنظر میرسید؛ جز اطلاعاتی که توی پاسپورت ثبت شده بود.
کیم تهیونگ_ 326 ساله؟_ از... کشور... دوریات؟
نگاهش رو از نوشتههای پاسپورت گرفت و به مرد دوخت. چشمهای کشیدهی مشکی رنگش خیلی بیروح بهش خیره شده بود.
«ببخشید آقا... ولی... مطمئن هستید که مدارک رو درست به من دادید؟!»
مرد کتوشلواری، سرش رو کج کرد و طوری نیشخند زد که دندونهای سفید و براقش به چشم بیان.
«این رو شما باید چک کنید!»
مأمور فرودگاه اخمی کرد. باید این رو گزارش میداد چون اصلاً وقت سروکلهزدن با یک دیوونه رو نداشت.
«شما نمیتونید با همچین پاسپورتی از فرودگاه خارج بشید. این شما رو توی دردسر میاندازه!»
مسافر که حالا کمی کلافه شده بود، سرش رو بالا گرفت و نفسش رو محکم بیرون داد. آه این داشت تمام مقاومتش رو درهم میشکست.
«این پاسپورت منه! ببینم شما سن و ملیتتون رو توی پاسپورتهاتون ثبت نمیکنید؟»
مأمور گیج شده بود و به این فکر میکرد که این مرد قطعاً اختلال روانی داره چون این خیلی بچگانه بود که بخواد اینطور سربهسرش بذاره.
«لطفاً کمی صبر کنید!»
دستش رو روی هدست توی گوشش فشرد و گفت: «میشه لطفاً بیاید اینجا... یه مورد مشکوک هست!»
تهیونگ پوزخندی زد و با آرامش دستهاش رو توی جیب شلوارش فرو کرد.
چند دقیقهی بعد، دو مرد درحال چک کردن پاسپورت و مدارک پرواز کیم تهیونگ بودن.
«این پاسپورت قطعاً جعلیه اما... اوه اون... واقعی بهنظر میآد!»
یکی از اون مردها گفت و نگاه مشکوکی به تهیونگ که حالا توسط دو نگهبان محافظت میشد انداخت.
اصلاً چنین چیزی وجود نداشت. پاسپورت جعلی نبود ولی اطلاعاتش بهشدت عجیب بودن.
صادره از کشوری که تا حالا حتی اسمش رو نشنیده بود.
YOU ARE READING
𝖛𝖆𝖒𝖕𝖎𝖗𝖊 𝖕𝖗𝖊𝖞 «vkook»
Fanfictionمولتیشات Vampire prey (تکمیل شده) افسرجئون زندگی عادی و بیدردسری داشت. حداقل تا قبل از دیدن اون مرد مرموز که ادعا میکرد از کشوری به اسم دوریات، که وجود خارجی هم نداشت اومده و 326 سالشه. ورود جونگکوک به اون دنیای عجیبوغریب تمام زندگیش رو دستخوش...