part15

291 10 0
                                    

Body shop

Part 15

-بیبی دلت و کمرت درد میکنه اروم باش
"و بعد بلندش کردو سوار ماشینش کرد و راه افتادو با رسیدن عمارت ته و بلندش کرد بردت رو تخت گذاشتش"
-من..دیگه میرم
+ وایسا .. تو.. تو که راجب .. راجب به اون موضوع جدی نگفتی؟
-کدوم موضوع؟
" ته که غرورش اجازه نمیداد کامل بگه کلمه کلمه گف "
+ سگ .. گفتی سگ تو.. گفتی از این به بعد سگ توعم
-اره...دروغ گفتم
خدافظ
"و بعد رفت سمت در"
+ وایسا ! ولی من .. من دوست دارم
" و بعد بلند شد و آهسته آهسته به سمت کوک رفت و در گوشش زمزمه کرد "
+ من دوست دارم گاهی تو سلطه گرم باشی و من رو کنترل کنی .. و گاهی هم من تو رو ( با خجالت و آروم )
-من...باید برم
خدافظ اقای کیم
"در رو باز کرد و خودشم خیلی ناراحت بود"
" ته دوید جلوی در و جلو کوک زانو زد و به پاهاش افتاد "
+ نرو .. ببخشید .. لطفا نرو
-چ..چیکار میکنی؟؟
+ نمیخوام بری .. لطفا .. من دوست دارم
-ولی من...
+ تو چی ؟
-دوست ندارم..

body shopDonde viven las historias. Descúbrelo ahora