୨୧my petal ୨୧
part 28●●●
ماسک مشکی رنگش و روی صورتش درست کرد. دستکش های مشکی چرمی به دست کرد و از موتورش پیاده شد. با چک کردن اطراف و ندیدن آدمی نزدیکی خونه ، زنگ در و فشرد.
" کیه ؟"
_آقای جونگ مین جائه؟
" بفرمایین "
_ بسته سفارشی دارین.
"اما من که چیزی سفارش ندادم"
_ به نام شما ثبت شده، لطفا تشریف بیارین جلوی در، وقت من و نگیرین آقا.
" ای بابا ، وایسا اومدم"
با غرولند به سمت در رفت و در خونه رو باز کرد. با گیجی پرسید
" چیه ؟ من که بسته نداشتم!"
مرد غریبه با جلو اومدن برگه ای رو بهش نشون داد
_ اوه جدی؟ حتما اشتباهی شده ، مگه این آدرس شما نیست؟
چشماش و ریز کرد تا به آدرس نگاه کنه که تیزی ای پشت کمرش حس کرد.
_ برو توی خونه ، جیکت هم در نیاد .
با ترس و چشمای قرمزش به چشمای ترسناک مرد زل زد.
به آرومی توی خونه رفت. در و پشت سرش بست و به قیافه ترسیده روبروش پوزخند زد.
با لگد محکمی به شکمش، اون و به دیوار کوبوند. فکش و محکم توی مشتش گرفت و با چاقویی که با حوصله لبه اش و تیز کرده بود ، گردن مرد و خراش داد و توی صورتش غرید_ چطوری آقای جونگ؟
با گریه و ضجه به چشمای مرد نگاه کرد.
" به خدا.. به خدا من پولی ندارم ..من بدبخت حتی پول ندارم غذا بخرم ...تروخدا ولم کن من هیچی ندارم بهت بدم.. "
با خنده ، سیلی ای به صورتش زد
_ من دزد نیستم .
با وحشت به دست مرد چنگ زد تا شاید کمی از فشارش کم کنه و بتونه نفس بکشه
" ت...تو کی هستی.. ؟"
با خنده فشار بیشتری به گلوش آورد و نزدیک گوشش زمزمه کرد.
YOU ARE READING
ᴍʏ ᴘᴇᴛᴀʟ | گلبرگ من
Fanfictionگلبرگ من [ ویکوک] Genre : Hybrid , Mpreg, Romance , Fluff، Dram کیم تهیونگ که به مافیای دارو معروفه و صاحب یکی از بزرگترین شرکت های داروسازی در کره است، در لابراتوار شرکت رقیب تخلفی رو میبینه. استفاده از یک هایبرید خرگوش بی گناه برای تولید دارو و...