Thony
5:30pm. Saturdayبه ترتیب توی یک خط صاف ایستاده بودند و از نگاه کردن به چهره ی پیرمرد طفره میرفتن.
مرد درحال بررسی بسته ی حاوی پودر سفید رنگ بود که از زیر تشک مینهو بیرون کشیده شده بود.flashback
1:37pm.مدتی بود که همگی بی حرکت ایستاده بودند و اتاق پسر رو از نظر میگذروندن.
دیوار های استخوانی رنگ اتاق از پوستر های متعدد بند چیس آتلانتیک پر شده بود.
طوری که رنگ دیوار به سختی دیده میشد.یک گیتار الکتریک آبی سفید هم به دیوار اویزون شده بود. خیلی از ساز ها سردر نمیاورد اما این رو میدونست که گیتار های الکتریک نسبت به گیتار های معمولی قیمت بالا تری دارن.
برگشت و به دوست هاش نگاه کرد.اونها هم توجهشون به گیتار و پوستر ها جلب شده بود
_ واو..بهش نمیخورد چیس آتلانتیک گوش بوه..
سان درحالی که انگشتش رو روی پوستر ها میکشید گفت.
_ موندم این چیجوری بورسیه شده...
تونی در ادامه ی حرف سان گفت.
_ اگه سازشو بده اندازه شهریه سه ترم مدرستون میشه..
بومگیو اضافه کرد.
اوشن که تا این لحظه ساکت مونده بود شروع به حرف زدن کرد.
_ حتما یه چیزی پشتش هست..چون با چیزی که من دیدم و آماری که شما گرفتید هر چی پول درمیآورد باید میداد خرج دوا دکتر مامان بزرگش..
شاید هدیس؟.._نه..فکر نمیکنم هدیه باشه..
طبق تحقیقاتی که من انجام دادم خانوادش تو یه حادثه مردن...تونی بعد از زدن حرفش سمت تشک تخت رفت و مشغول گشتن دنبال بسته ی مواد شد.
_شاید از طرف یه دوسته؟..
_هوم..شاید..
مدت سکوت بر اتاق غالب شد و بقیه همونطور منتظر بودن، جزئیات و وسایل اتاق رو انالیز میکردن.
اتاق جالبی بود..کلکسیونی از اکشن فیگور های شخصیت های مارول و بازی های های مختلف..پوستر های انیمه های مشهور..قفسه های پر از مانگاه..
کاملا مشخص بود اتاق مطعلق به یک نوجوونه.
ناگهان شخصی که هیچکس انتظارش رو نداشت سکوت رو شکست.
_چه جور حادثه ای ..؟
همه ی سر ها سمت سان چرخید.
همه متعجب شده بودن.
خیلی کم پیش میومد که چیزی نظرش رو جلب کنه و اون رو وادار به سوال کردن بکنه..تونی دستش رو تا ته زیر تشک فرو برد و همینطور که به دنبال بسته ی پلاستیکی جای جای چوب زیر تخت رو لمس میکرد توضیح داد :

YOU ARE READING
Ocean
Azioneلی مینهو دانش اموز بورسیه که تازه به سئول نقل مکان کرده و همکلاسی عجیب و غریبش نظرش رو جلب میکنه. چی میشه اگه همین همکلاسی زندگیش رو به کل از همون روز اول مدرسه تغییر بده؟.. _اوشن؟.. تا الان همچین اسمی رو توی آسیایی ها ندیده بود. شاید یه لقب بود؟.. ...