Minho
5:06 am. Tuesdayحدود دو ساعت از زمانی که که خوابش برد گذشته بود، که با صدای زنگ های متعدد گوشیش و تلفن ثابت خونه از تخت خواب عزیزش دل کند.
زیر لب فحش های مختصری که بلد بود رو نثار زمین و زمان میکرد.
موهاش رو به سختی از روی صورتش کنار زد.
با اینکه تا پایین تر از خط فکش هم نمیرسیدند همچنان اذیتش میکردن.
همیشه براش سوال بود خانوم ها با اون موهای بلند و پرپشت چجوری تحمل میکنن..؟
به سمت تلفن همراهش که بین کاغد های مچاله شده روی زمین دفن شده بود رفت.
تو مسیر چند بار پاش به چیزی گیر کرد و تا مرز افتادن رفت ولی تعادلش رو حفظ کرد."باید اینجارو جمع و جور کنم.."
هیچ ایده ای نداشت که کدوم بی فرهنگی کله ی سحر داره بهش زنگ میزنه..
چشم هاش رو با پشت دستش مالید تا بتونه بازشون کنه.
به سمت موبایلش رفت و به نام مخاطب نگاهی انداخت.
.Sunshine hyung.چند لحظه به ایکون سبز خیره موند. چرا فلیکس باید این ساعت از روز بهش زنگ میزد؟..
قطعا اتفاق بدی افتاده بود.
نکنه بلایی سر خودش و هیونجین اومده باشه؟!..ذهنش پر از افکار منفی شده بود و ضربان قلبش شروع به تند شدن کرد.
با خودش عهد کرد اگه اینبار هم یکی از اون شوخی های مسخرشون باشه تا یک ماه به هیچ یک از تماس هاشون جواب نده.آب دهانش رو قورت داد و تماس رو برقرار کرد.
_ه-هیونگ؟..
_مینهو! بالاخره جواب دادی..دیگه داشتم میومدم اونجا!
لحن فلیکس مضطرب بود و به محض برقراری تماس در حالی که صداش میلرزید شروع به حرف زدن کرد. مشخص بود که نگرانه و این باعث بهم پیچیدن چیزی زیر دلش میشد.
_چیشده لیکسی هیونگ..؟ اتفاقی افتاده؟
_ مامان بزرگت!..حالش اصلا خوب نیست.
چند باری به تو زنگ زدن ولی جواب ندادی..برای همین به هیونجین زنگ زدن..
ما الان بیمارستانیم، زود خودتو برسون اینجا!تن و بدنش لرزید. با اینکه از دیروز موقع ناهار تا الان چیزی نخورده بود تلخی اسید معدش رو ته حلقش حس کرد.
لحنش جدی بود و به نظر نمیومد شوخی بکنه. و این بیشتر وضعیت رو ترسناک میکرد._م-مامان بزرگم..؟ چش شده؟..
نفس عصبی و مضطربش رو فوت کرد و تلفن رو از دستی به دست دیگه منتقل کرد.
_ببین فلیکس..اگه اینم یکی از اون مسخره بازیاتونه بهتره همین الان بگی چون اصلا باعث خندم نمیشید.

YOU ARE READING
Ocean
Actionلی مینهو دانش اموز بورسیه که تازه به سئول نقل مکان کرده و همکلاسی عجیب و غریبش نظرش رو جلب میکنه. چی میشه اگه همین همکلاسی زندگیش رو به کل از همون روز اول مدرسه تغییر بده؟.. _اوشن؟.. تا الان همچین اسمی رو توی آسیایی ها ندیده بود. شاید یه لقب بود؟.. ...