🍩دونـات سوم🍩

377 115 36
                                    

موسیقی برای چانیول تمام چیزی بود که می‌تونست باهاش به آرامش برسه. یکی از نوشته های کتاب آرامش می‌گرفت، یکی از نگهداری گل و گیاه، یکی دیگه از قدم زدن زیر بارون و یا پریدن روی برگ های پاییزی و تپه های نرم برف. یکی از اینکه محل زندگیش رو تمیز کنه غرق خوشی می‌شد و دیگری شاید با کار و درس زیاد... اما تمام این آرامش و خوشی‌ها برای چانیول در موسیقی و ساز خلاصه می‌شد. از صدای خودش راضی نبود و به همین دلیل خیلی کم پیش می‌اومد که بخواد چیزی بخونه اما برای رقص انگشت‌هاش روی تارهای سیم گیتار و کلاویه های پیانو حاضر بود از تمام ثانیه های مهم زندگیش بزنه.

هوای ابری پاییز و درخت هایی که با گذشت هرروز لخت‌تر از قبل به نظر می‌رسیدند، زیر نور مهتاب و ستاره های رقاص دورش، روی صندلی چوبی غیراستانداردی بالای استیج نشسته بود و همراه با تشویق طرفداران مدرسه‌ایش، لیریک آهنگ مورد علاقه‌اش رو می‌خوند و لبخند کجی کنج لب‌هاش نشونده بود.

Dream a little dream of me
Make me into something sweet
Turn the radio on, dancin' to a pop song

آهنگی که می‌خوند خارج از برنامه ریزی کلاسیشون بود. همراه با گروهی که داشتند اجراش رو گذرونده بود و حالا به اصرار خانم دوه و باقی دانش آموزانی که مشتاقانه مسخ صدای چانیول شده بودند، این آهنگ رو انتخاب کرده بود.

You moved to California, but it's just a state of mind
And you know everyone adores you
You can't feel it and you're tired
Baby, wish that you would hold me or just say that you were mine
But it's killing me slowly

از بین پلک های نیمه بازش سعی داشت چهره آشنایی رو که قول داده بود در این اجرا و بین باقی هم مدرسه‌ای‌هاشون حضور داشته باشه، پیدا کنه. بکهیون گوشه‌ای از جمعیت شلوغ دختر و پسرها ایستاده بود و با چشم های درخشانی که زیر نور مهتاب حالا گیرا تر از هر زمانی به نظر می‌رسیدند، به چانیول نگاه می‌کرد و با شکار خیرگی چشم های آلفا به آرومی خندید و به عنوان نشونی از موفقیت مشتش رو بالا آورد و محترمانه سرش رو تکون داد.

چانیول هیجان زده از تشویق بکهیون تن صداش رو بالا برد و حرکت انگشت‌هاش رو روی سیم های گیتار سرعت بخشید و آهنگ رو تغییر داد. انگار ریمیکسی از دو آهنگ رو در لحظه ساخته بود و این تمام دانش آموزان رو به وجد می‌آورد.

I’m out of my head, out of my mind, oh, I
If you let me, I’ll be
Out of my dress and into your arms tonight
Yeah, I’m lost without it

نگاهش رو از روی امگا برنداشت و با تکون سر تمام تماشاچیان رو تشویق کرد تا همراهیشون در زمزمه آهنگ رو بیشتر کنند و با سری کج شده به جمعیت جلوش نگاه کرد.

Feels like I’m always waitin
I need you to come get me
Out of my head, and into your arms tonight
Tonight (Yeah)

با کشیدن انگشتش روی تار های گیتار به آهنگ پایان داد و با صدای تشویق دانش آموزان سرپا ایستاد و تعظیم طولانی مدتی کرد. داخل میکروفون تشکر فوری کرد و با تکون دادن دستش از استیج خارج شد.

❥𝖢𝗁𝗈𝗌𝖾𝗇Where stories live. Discover now