E11: bloody house

259 66 122
                                    

بفرمیوت پارت جدید 🤡❤️ پوسترو دریاب. یوهاها

______________________________________

صحنه مقابل چشم هاشون غیر قابل باور بود.. منظره وحشتناک و حال بهم زنی که باعث شد جانگکوک به محض ورودش بالا بیاره و یونجی بُهت زده جلوی دهنش رو بگیره.
چه اتفاقی توی این خونه افتاده بوده؟

در و دیوار با رنگ سرخ خون قرمز شده بود و مشخصا روز ها از حادثه‌ی رخ داده میگذشت. صندلی ای وسط اتاق بود که از چرک و لخته خونِ خشک شده پر بود و از همه بدتر زمین زیر پاشون که مشخص نبود شخصی که اینجا کشته شده به چه شکل مرده اما هر کسی میتونست واضحا اقرار کنه که مقتول انقدر خون‌ریزی کرده که حتی بعد از گذشت روز ها هنوز بخشی از خون روی زمین، تر مونده..

بوی تعفن و گندی توی فضا پیچیده بود و تهیونگ درحالی که جلوی بینیشو میگرفت قدمی سمت صندلی وسط حال نزدیک شد، اما همون لحظه با صدای افتادن چیزی از پشت سرش ایستاد و به سرعت برگشت.

"جانگکوکک!!!"
یونجی ناگهان گفت و طرف جانگکوکی که با زانو زمین افتاده بود دویده.
تهیونگ متعجب بهش خیره شد و یونجی سریع شونه های پسر کوچیکتر رو گرفت، چون فکر کرد ممکنه از شوک بیهوش بشه.

اما جانگکوک بیهوش نشده بود. اون فقط پیشونیشو روی زمین گذاشته بود و با دو دست به گوش و موهاش چنگ میزد، درحالی که صدای نفس نفس زدنای بلندش توی فضای‌ ساکت خونه می‌پیچید. داشت اذیت میشد و توی اون حال یونجی نمیدونست برای کمک بهش باید چیکار کنه.

هر کسی که داخل خونه رو میدید، قطعا وحشت زده و شوکه میشد. تهیونگ و یونجی بخاطر تجربه کاری ای که داشتن تونستن خودشون رو آروم نگه دارن اما این شامل حال جانگکوک نمیشد.

"ببرش بیرون یونجی"
تهیونگ که حال جانگکوک رو دید، بی درنگ به یونجی گفت و دختر هم بدون کوچک ترین حرفی به کوک کمک کرد تا بلند بشه و بیرون بره.

لحظه ای که از اون خونه‌ی نفرین شده بیرون رفتن و در بسته شد. نگاه تهیونگ به پشت در افتاد.
متوجه یک سری خراشیدگی نازک شد که بی شباهت به خراشیدگی ناخن زنانه نبود.

کرم مخصوصی که داشت رو از جیبش بیرون آورد و کمی ازش بالای لب و زیر بینیش مالید تا بتونه بوی تعفن این مکان رو تحمل کنه.

اینبار با دقت بیشتری به اطراف خونه نگاه کرد‌. پلیس هایی که قبلا به صحنه‌‌ی جرم اومدن تا یک متری صندلی رو نوار زرد کشیده بودن.
همچنین قبلا تمام نمونه برداری ها و برسی هاشونو انجام دادن و حالا فقط نظر تهیونگ به عنوان روانشناس جنایی مونده بود. تهیونگ باید صحنه‌ی جرم رو از منظر دیگه ای تحلیل میکرد. چرا قاتل دست به قتل زده؟ چه اتفاقی برای مقتول افتاده بوده؟ آیا خصومت شخصی داشته؟ چرا قتل انقدر خشونت آمیز بوده؟ و سوال های بی شمار دیگه‌ای که باید توی پرونده ثبت میشد.

🔴▪Red line▪🔴 Seosen2Nơi câu chuyện tồn tại. Hãy khám phá bây giờ