𝐂𝐑𝐔𝐃𝐄𝐋𝐄

Part 3:Who's Dante?")

_چه غلطی میکنی؟!

مرد مستی که به وضوح چهره اش براش آشنا بود چونشو در حالی ک گرفته بود کوتاه نوازش کرد و لبخند ملیحی زد:

_خوشحالم ک قبول کردم به این جشن بیام. از اول ک وارد شدم چشمم روته خوشگله لنتی.

تهیونگ تکخند عصبی ای زد:

_پس باید بدونی من کی ام.

مرد ک موهای خرمایی کوتاهی با حالت آندرکات داشت چشمای آبیشو روی چشمای عسلیه ته متمرکز کرد:

_انقد ظاهر زیبایی داری که نتونستم وحشی بودنتو تشخیص بدم.

_ایگو عجب حرومزاده ای.

_حرومزاده ها توی تخت هات ترن~

لحجه غلیظ ایتالیاییش موقع انگليسی حرف زدن به خوبی مشخص بود و زمانی ک پیش تهیونگ اومد و دستشو بوسید، خودشو برادر ناتنی جونگکوک معرفی کرد و با فاصله ازش ایستاد تهیونگ فک نمیکرد همچین احمقی باشه.

_به نظرم جونتو بگیر و فرار کن. حتی نیازی نیست بگم ک همسرم میتونه چه کارایی باهات کنه. به اصطلاح برادرشی باید بهتر بدونی برادرشوهر.

در حالی که با تمسخرِ تمام عنوان برادرشوهر بهش میداد با پشت دستش توی یک حرکت ناگهانی دست آلفا مقابلش رو پس زد و ابرو هاشو بالا انداخت:

_بکش کنار.

اما دست مرد که تا کمی پیش روی چونه تهیونگ بود به سمت گردنش رفت و نوازشی روی رگش داد:

_از سلیقه انتخاب امگا مون هم میشه اینو فهمید ک با شوهرت هم رگم.

تهیونگ پوزخندی زد و در حالی با شدت دست مرد رو که حتی اسمشو به خاطر نداشت به عقب پرت کرد:

_دست کثیفتو میکشی یا خوردش کنم بچه پیتزا؟

"پیتزا" اصطلاح زیرکانه ای بود.

چون پیتزا برای ی ایتالیایی یک وعده اصیل و با ارزشه که اکثرا از خوردنش لذت میبرن اما وقتی یکی بخواد بگه انجام ی کاری زیادی راحته میگه مثل یه تیکه پیتزاس.

_اگه امگای برادرم نبودی همینجا انقد میگاییدمت که به خون بیوفتی موش زبون دراز‌.

به وضوح کلافه شدن مرد رو حس کرد و راضی از فشاری که با حرفش بهش آورده شونه ای بالا انداخت:

_هاه خیلی ترسیدم میدونی؟ حالا دستت. برادرشوهر.

اما حرکت مرد کاملا متفاوت با خواسته ته بود.
روی ته خم شد و تهیونگ نتونست وزن سنگینشو که به آیینه سرویس میچسبوندش تحمل کنه و با استرس فریاد کشید:

_برو عقب حیوون!

_قبل اینک دهن گشادتو وا کنی باید فکرشو میکردی نه؟ اما نه دهنتم مث سوراخت گشاده بوی!