و من اینجا
تنها
با خاطراتی که یورش میبرند به حجم سکوت اتاق
و اهنگی که
دوباره تکرار میشود
شوق و خیالت را
در سینه ام میپیچاند
در این چهار دیواری
من
تنها
با یادگاری هایی که
زمستانم را اتش میزند
و
تابستانم را قندیل
_______
عکس بالا فقط برای اثبات اینه که نوشته هایی که اینجا هست از قبل نوشته شده و خودم نوشتم
دیروز این کتاب تمام شد و بعد از این کتاب فصلی برای بودنت رو میخوام شروع کنم
واقعا خوشحال میشم اگه بهم انرژی بدید و نظر بدید
مرسی
YOU ARE READING
فصل پروانگی
Randomتوی این کتاب نوشته ها و تقریبا میشه گفت شعر ها و دکلمه هایی که قرار بوده چاپ بشه رو میذارم. دلیل اینکه دیگه قرار نیست چاپ بشه اینه که خانواده ام نظر مثبت ندارن. پس منتظر نظرهاتون هستم چون این کتاب میشه گفت کامل شده است و هر روز شاید دو یا سه قسمت حا...