[من همين جوري داشتم به بقيه ي چپترا نگاه ميكردم ، خيلي جذابه راستشو بخواين. زود زود ووت بديد زود زود اپ كنم !😻😹]زين : شنيدم تو ال اي داري با جوسي روي يه اهنگ كار ميكني
ليام : اره بيب
ليام : من رو مبل دراز كشيدم و حس خلا ميكنم.
ليام : ميتوني بياي ال اي؟ اگه بياي ميتونيم هاي-سكس داشته باشيم.
ليام : صبر كن.. اصن هاي-سكس چجوريه ؟ تو روي هوا شناوري بدون تاثير جاذبه و همزمان داري به فاك ميدي؟
ليام : ميتوني مارو تصور كني كه داري به فاك ميديم.
زين : داري چرت و پرتايي ميگي كه باعث ميشه من دلم تنگ بشه.
ليام : فاكك. ارهههه .. چرت و پرت.
زين : بايد خوب باشه
ليام : جي (جوسي جي) يه ميليون بار اونو امشب ميتونه داشته باشه. اين داره مغزمو ميخوره.
زين : دلم برات تنگ شده.
ليام : نبابا؟ دلت واقعا تنگ شده؟ ولي به نظر مياد با اون يارو گاگا داري خوش ميگذروني ، اينطور نيست؟
زين : جيجي ، ليام
ليام : اسمش اشغاله
زين : ميدونم
ليام : به هر حال. من دارم ميرم بازم ضبط كنم.
ليام : بهش ميگم تو بهش سلام رسوندي (اينجا hi رو با اين املا high نوشته و مثلا داره مسخره ميكنه. كه ليام الان ميره پيش جوسي و با اون وقت ميگذرونه جاي زين و ميخواد بگه زينو عذاب ميده)
زين : باشه. بهش بگو كه من دقيقا همينو گفتم.
شرط ووت : ٣٠ تا ❤️💛
YOU ARE READING
No Homo [Ziam | Persian Translation]
Fanfictionزین: دیکمو ساک بزن مرد زین: اما با این حال منظوری ندارم داداش { جایی که زین و لیام بهترین دوستای هم دیگه ن اما کارایی میکنن که دوستا نمیکنن } {کتاب عکس داره و باید آنلاین خونده بشه} Translated by : @IWontBeTheOne & @_blueshift