خب. اول سلام و اینا.
چرا من از رو نمیرمممم؟خب. بذارین بذارین بهتون اعلام کنم که من خیلی وقته روی این ایده کار کردم و وقتی دیدم که خود زین یه همچین عاهنگی داده بیرون دیگه نتونستم اصن تحمل کنم. ولم کنین.
ایدهی کلی داستان اینه که خب مشخصه.
زین استریپر یه گیکلابه. توی همین اوضاع با لیام آشنا میشه و باید انتخاب کنه. عشقی که به شغلش داره، یا علاقهش به لیام. زینی که ما باهاش همراه میشیم قراره از حیلههای مختلفی استفاده کنه، دروغ بگه و پنهان کنه. این کار یه استریپره که تظاهر کنه.
این بوک مکمل یه بوک دیگهس که تا آخر خرداد پابش میکنم. اون بوک لریه و این زیام. امپرگه و خب. 😂😂
خودم خیلی دوسش دارم و امیدوارم که شماعم خوشتون بیاد. دیگه این که. همین. احتمالا تا عاخر شب چپتر اولو میذارم که عاشنا شین و عاپ بعدی میره برای بعد امتحانا.
عال د لاو عز عالویز ^^💖
YOU ARE READING
Entertainer [Z.M] (mpreg)
Fanfictionمن عاشق شغلمم. وقتی دور میله میچرخم، این تویی که سرگرمم میکنی لیام!