در برخی فف ها دیده شده:
روزی روزگاری باتمکی بود کوچک و تاینی که داشت تو سوپرمارکت یا هر جای دیگه ای راه میرفت و دل همه رو با خودش میبرد.
در آن سوی صحنه یک تاپ خشن عوضیه سادیسمی و تشنه عشق و محبت داره راه میره. همونی که احساساتش یخیه و هیچی به هیچ جاش نیست و اینا کههههه،
ناگهان از شدت کیوتیه باتم برفک های احساسیش آب میشن و به جرقه های عشقی تبدیل میشن.
بله تاپ ما صد دل نه یک دل عاشق میشه.
ولی باید چیکار کنه با این دل عاشق و غم دوری یار؟
آیا میتونه بره و بهش پیشنهاد ازدواج بده؟ خیر.
آیا میتونه بره و مثل یه آدم عادی باهاش سر صحبت رو باز کنه؟ خیر.
آیا میتونه احساساتش رو درست بروز بده؟ خیر.
آیا باید چیکار کنه؟ خیر. :|پس باید چیکار کنه؟ آفرین، گروگان گیری :
باتم رو که مثل یک پاپی کیوت که داره دست و پا میزنه بصورت خیلی حرفه ای میزنه زیر بغلش و به سمت آشیانه عشقشون حرکت میکنه.
به قدری حرفه ای که اینترپول و سی آی ای و همه خوبای امنیت سالها دنبال باتم میگردن اما پیداش نمیکنن. متاسفانه.در همون حال که یک گروه فوق حرفه ای از انواع پلیس ها جمع شدن تا ایشون رو پیدا کنن , تاپ داره اتاق خواب خیلی لوکس و مجهز باتم رو بهش نشون میده.
[ آیا او خبر داشته که قراره عاشق همچین کسی بشه که لباس های سایزشم خریده و گذاشته تو کمدش؟ خیر. تاپ فقط حامل یک کلیشه پانصد کیلویی میباشد.]- خب این اتاق توئه اینم حموم و دستشویی و ویوی صحرا و کوه و جنگل و دریا. لذت ببر ازش و سعی نکن فرار کنی چون ده تا دایناسور دور خونه دارن پرواز میکنن. اه راستی واسه شام میای پایین مفهومه؟
( آدمو یاد دیو و دلبر و دوران طفولیت میندازین لنتیا)
+ ب..بله مفهومه.*وقت شام*
- خب تو باید به صورت 24/7 کنار من باشی و از جات جم نخوری و گرون ترین لباسایی که موجودن رو بپوشی. چون من یه آدم خیلی پولدار و خفنم.
مطمئنا تا حالا تو عمرت یکیشون رو از نزدیک ندیدی اما باید بگم کمدت مثل یه بوتیک شنل میمونه پس دهنتو ببند و اونا رو بپوش.
+ چرا گه میخوری گروگان گیر من خودم دختر یه میلیاردم.
* تاپ به مدفوع انسانی تبدیل شده و صحنه را ترک میکند.**تو پارتی*
تاپ : هییییی بچه ها این همسر آینده منه از تو بقالی سر کوچه پیداش کردم.باتم: یادمه گفتی بهم هیچ حسی نداری و بخاطر هیچ و پوچ زندانیم کردی.
تاپ: اره ولی باید جلو دوستام و خانوادم تظاهر کنی دوست دختر / پسر منی و نقش عاشقا رو بازی کنی.
من دیگه خسته شدم از بس بهم گفتن بی عاطفه و میخوام تظاهر کنم خوب شدم.
باتم : اوه :|چه دلیل موجهی واقعا.
و پنجاه چپتر بعد اینا دارن به ارگاسم روحی و روانی میرسن و بهم میگن چقد همو دوست دارن.
آخرشم همیشه با هم ازدواج میکنن و تا ابد به خوبی و خوشی زندگی میکنن.
تامام. ✓

ESTÁS LEYENDO
cliché
HumorJust some clichés. ¯\_(ツ)_/¯ کلیشه های رایج ، قابل پیش بینی و گاهاً دوست داشتنیِ دور و برمون/ برتون/ برشون