تو خیلی از فیلما / فف ها دیده شده :
وقتی یکی تو بیمارستان باشه - به هر دلیلی-باید علائم حیاتیش یهو قطع بشه و پرستارا با عجله برن تو اتاق و بگن آقای دکتتتتتر تشریف بیارید بیمار داره جون میده. 😱
دکتر مثه جن یهو ظاهر میشه و خیلی حرفه ای شروع میکنه به:
ماساژ قلبی
*خیره شدن به بیمار*
الکترو شوک
*خیره تر شده به بیمار*
دوباره همین مراحلو دو سه بار تکرار میکنه.
جوابگو نیست.
*با خودش میگه: تف تو این ده سالی که گذاشتم درس بخونم، اینکه هنوز بیهوشه :/*
بله، بیمار هنوزم احیا نشده. تا جایی که دکتر ناامید میشه و همه ی لوازمو با عصبانیت ول میکنه و میخواد بره.
- خب من دیگه برم. رو به قبلش کن پرستار....
- دارم میرماااا
-تا پنج میشمرم بعد میرم. یک ...
*پنج ساعت بعد*
چهار و نود و نه و نه و نه صدم ثانیههههه
پنج. :'|
*لعنت مجدد به تحصیلات*
میخواد درو باز کنه که بره...
دیق دیق دیق دیق دیق دیق.
پرستار: آقای دکتررررر بیمار احیا شدددد! 😱
*دکتر و تمام عوامل محیطی خوشحال و خندان تو افق محو میشن.*بله همینطور که مشاهده کردید همیشه تو آخرین لحظه بیمار باید بهوش بیاد و از مرگ نجات پیدا کنه. کاملا روتین و طبیعی.
(غلظت کلیشه ی اینجور صحنه ها به قدری زیادی که بعضی ها اوردوز میکنن.)
YOU ARE READING
cliché
HumorJust some clichés. ¯\_(ツ)_/¯ کلیشه های رایج ، قابل پیش بینی و گاهاً دوست داشتنیِ دور و برمون/ برتون/ برشون