هی گایز 😭😭
بیاین به این فکر نکنیم که عکس کاور چقدر زین و لیامهه😭😭
چه تویاین فصل چه توی فصل قبل 😭😭
و بیاین دیگه اصلا به این فکر نکنیم که چپتر بعد چپتر پایانیه😭😭
و فصل دیگه ای هم در کار نیست 😭😭
و من چه دردناکانه غمگینم 😭😭
و توی همه ی این فکر نکردن هااااا 😭😭
بیاین به این فکر کنیم که آهنگ good years زین چطور ناگهانی بیرون اومد 😭😭
و من از لحظه ای که اومد بیرون و شنیدمش تا الان دارم گریه می کنم 😭😭
😭😭😭
آقا این پارت خیلی طولانیههههه پس مطمئن شین که خوب کامنت میزارین و ووت میدین 😭😭
آقااا به اینم توجه کنین که من دوست ندارم این تموم شه
پس پتانسیل اینکه برم و تابستون بعد بیام پارت آخر رو بزاااااارم دارم 😭😭پس بهم دلیل ندین واسه این کار 😒☹😭
و این آغاز یک پایان است :
***
زین لبخندی به ویولت که حاضر و آماده منتظرش ایستاده بود زد و از روی اپن پایین پرید
زین : بریم؟
ویولت : اره
لیام با اعتراض به اون دو نفر نگاه کرد
لیام : من چرا نمی تونم بیام؟ کجا دارین میرین مگه؟
زین : تو می خوای بابا بازی در بیاری کوفتمون کنی شب رو. بشین خونه من اومدم از دلت در میارم
لیام پوکر به زین نگاه کرد
لیام : زین؟ الان تو قراره به عنوان یه بزرگسال سی ساله با این ها بری بیرون یا یه بچه شونزده ساله؟
زین شونه ای بالا انداخت و لبخندی زد
زین : دارم به عنوان یه بزرگسال باحال باهاشون میرم بیرون. اگه تو هم یکم این سخت گیری هات رو کم میکردی دعوتت میکردن که باهامون بیای
لیام : خب یکی باید این جا مسئولیت پذیر باشه دیگه!
زین : جیزز
ESTÁS LEYENDO
Fool For You [Z.M]
Fanficفصل دوم " ps , I love you " يك روز مي آيي كه من ديگر دچارت نيستم .. [ با حرص سرش فریاد زدم و گفتم: مگه دوسش نداشتی؟ پس چرا نجنگیدی؟ پس چرا دوست داشتنت اینقدر زود تموم شد؟ با صدایی که غم ازش میبارید گفت: دوست داشتن تموم نمیشه فقط از یجایی به بعد دیگ...