Part 18

15.3K 2.5K 265
                                    


پارت هجدهم :یه دشمن آشنا؟

جانگ کوک به طرز عجیبی خوش شانس شده بود چون پدرش برای پروژه کاری تا روز بعد به خونه بر نمیگشت و مادرش هم کسی نبود که بخواد زیاد اذیتش کنه...

درواقع ظاهرا مادرش هم قصد شکنجه کردنش رو داشت.

جانگ کوک اون روز از لحاظ روحی واقعا اسیب دیده بود اما مادرش از کجا باید میدونست؟

درنتیجه  پسر امگا  نیم ساعت بعد مجبور شده بود با لیست خرید از خونه بیرون بزنه.

دیدن دوباره کیم تهیونگ اخرین چیزی بود که توی اون روز بهش نیاز داشت....اما دقیقا اون رو جلوی ورودی درست لحظه ای که اماده شده بود زنگ رو بزنه پیدا کرد.

تمام احساس ناراحتی و غم جانگ کوک با دیدن الفا به عصبانیت تبدیل شد.
_ باید حتما یه تیشرت " کیم تهیونگ نمیخوام ببینمت " بپوشم تا بیخیال بشی .

تهیونگ خجالت زده از در فاصله گرفت .
+ باید حرف بزنیم کوک

جانگ کوک در رو پشت سرش بست و حالا هردو وسط کوچه ایستاده بودن.
_ حرفامون چند ساعت پیش تموم شد تهیونگ.

قبل از اینکه جانگ کوک بخواد از کنارش رد بشه مچ پسر رو گرفت.

+خواهش میکنم...! باید بهم گوش بدی.

گرگ جانگ کوک با همون لمس کوتاه هم بی قرار شده بود اما با لجاجت مچش رو از دست تهیونگ بیرون کشید.

_میدونی قسمت دردناک قضیه کجاست ؟ ... اینکه میدونم الان بخاطر گرگته که اینجایی.

تهیونگ با نا امیدی به دور شدن پسر خیره شد.
+ من بخاطر خودم اومدم.
جانگ کوک بدون اینکه برگرده مسخره کرد.
_ اره...باور میکنم.

تهیونگ  با درموندگی روبه روی خونه جئون ایستاده بود و به دور شدن پسری که بیشتر از نصف زندگیشو با اون گذرونده بود نگاه میکرد.

با دیدن چراغ ماشینی که از روبه رو نزدیک میشد چشم هاشو جمع کرد اما با توقف ماشین و پیاده شدن چند نفر سعی کرد به اون سمت بره .

بخاطر نور ماشین فقط سایه های افراد رو میدید.گرگش بی قرار شده بود.صدای جانگ کوک بود که داد زد.
_ ولــــم کن!

و تهیونگ شروع به دویدن کرد.
+  هــــی ...چه خبره.

میخواست درگیر بشه ...اماده بود که همشونو تیکه تیکه کنه....البته اگه یکم دقت میکرد و مراقب اطرافش بود!

تهیونگ نفهمید که اون وسیله چوبی بود یا فلزی ...اون فقط درد ناگهانی رو حس کرد که در عرض چند ثانیه توی سرش پیچید و پاهاش رو سست کرد.

اخرین چیزی که مغزش تونست قبل از بسته شدن چشم هاش پردازش کنه  نزدیک شدن سطح زمین به صورتش بود.

Alpha[taekook] Where stories live. Discover now