breaking and making

599 66 10
                                    

Part 9
پارت اسماته و کس تاپ هستش اگه دوست ندارید نخونید 🔞

بالخره انتظار به سر رسید
امروز دین و کس قرار بود بعد چند هفته دوری توی هتلی خارج شهر همو ببینن

کس از ماشین پیاده شد
کارکنای هتل چمدونشو از پشت ماشین برادشتن
ازشون تشکر کرد
عینک افتابی شو به یقه لباسش زد
وارد هتل شد
دین تو لابی نشسته بود
به سمتش دوید
دینم دیدش دستاشو باز کرد

پرید بغلش سرشو تو سینه ش فرو کرد

◇دلم برات تنگ شده بود دین

●منم بیب

بعد کستیلو بلند کرد و شروع کرد به چرخوندش
کس میخندید

◇نکن دین الان یکی میبینتمون

دین کس رو پایین گذاشت پیشونیشو به پیشونی کس چسبوند و با شصتش گونه شو نوازش کرد

●نترس کس اینجا همه دهنشون قرصه بعدشم کسی ببینه من یه مرد مجردم میتونم با هرکی که دلم خواست باشم

کس با شنیدن حرف دین از خوشحالی قلبش شروع کرد به تپش

◇خدای من دین تو ... واقعا ....

دین سرشو تکون داد و لبخندی زد
کس دادی زد و خندید
دوطرف صورت دین و گرفت و لباشو سفت و عمیق بوسید
ازش جدا شد دستاشو رو شونه هایدین گذاشت
چشماشو بست

◇دین بهت گفتم من عاشقت شدم

●نه نگفتی ...

◇حالا میگم ... عاشقت شدم

دین خندید لبای کس و نوازش کرد و دوباره همو بوسیدن
....

کس سرشو عقب جلو میکرد
دیک دین و کامل تو دهنش جا داد بود
دین اه میکشید
کس دیک شو از دهنش بیرون اورد زبونشو با سرش زد
دین اهی بلندی کشیدسرشو عقب برد و غرق در لذت شد

کس از حواس پرتیش استفاده کرد
انگشت وسط شو اروم وارد دین کرد
دین چشماش با شدت باز شد
درد داشت
به کس نگاه کرد

●کس چیی کار میکنی؟

کس شروع کرد به تکون دادن انگشتش توی دین

دین لبشو گاز گرفت که ناله ش خفه شه

کس همین طور که با ورودی دین ور میرفت بهش گفت

◇هیش هیش ایندفعه نوبته منه

کم کم انگشت دوم رو هم وارد کرد
دین اه کشید و ملحفه رو چنگ زد
این اولین بار دین بود که نقش باتم رو داشت
اعتراض نمیکرد براش مهم نبود چه نقشی داشته باشه
فقط میخواست با کس باشه

کس خودشم تحریک شده بود
شلوار شو باز کرد
به خودش هند جاب داد

همین طور که انگشتاش و وارد دین کرده بود و جلو عقب میکرد دیک دین و وارد دهنش کرد

fame and lustWhere stories live. Discover now