fame and lust

back stage

Part 10

دین توی اتاقش پشت صحنه استیج داشت استراحت میکرد اهنگ ملایمی گذلشته بود مشروبشو مزه مزه کرد لبخند ملیحی ناخوداگاه، بی اراده گوشه لبش شکل گرفت

در تموم مدت کنسرت دین به کستیل که با حضورش سوپرایزش کرده بود
در تموم مدت میخوندو به کس نگاه میکرد که چطوری با ذوق بهش نگاه میکنه
چجوری ستاره های اسمون چشماش وقتی بهش نگاه میکنه میدرخشه

کسی در اتاق دین و زد
دین بلند شد و درو باز کرد

حتما سمی بود دیگه
با باز شدن در و اینکه دید سمی تنها نیست جا خورد
سم و کس با هم اومده بودن دم در اتاق دین

○هی دین کس میخواست ببینتت .. من هم اوردمش

نه کستیل و نه دین هیچ کدوم به حرفای سمی گوش نمیدادن
فقط بهم نگاه میکردن

سم لبخندی زد

○من میرم کس اگه ندیدمت خدافظ

کس سرشو تکون داد
سمی اون دو رو تنها گذاشت
دین دستشو برای کس دراز کرد
کس دستشو گرفت و وارد شد
‌
دین به محض وارد شدن تو اتاق دست کس و کشید و رفت تو بغلش
پیشونی و بینی شون مماس یکدیگر بود

هردو لبخندی زیبایی زدند
کس دستاش روی شونه های دین بود
دین هم کمرشو گرفته بود
کس کمی قدم بلندی کرد و بوسه کوتاهی رو لبای دین زد

بعد اینکه جدا شدن چشماشون بسته بود
همو نفس میکشید
چشماشون و بسته بودن تا بوی همو تا عمق وجودشون تا جایی که هیج وقت اثرش از بین نره ببرن

اروم شروع کردن با موسیقی همراه شدن
قدم های اروم پا به پای موسیقی بر میداشتن
اون دو می رقصیدن
کنار هم کامل بودن
اونا با هم معنی داشتن
اینو من نمیگفتم هر کی میدیدشون میگفت

مثل ماه که به شب تعلق داشت
کس هم به دین تعلق داشت
چی بهتر بود از حس تعلق داشتن
چی بهتر از داشتن شونه های دین بود برای کستیل
چی بهتر از تعلق داشتن به دین
....
سه هفته ای میشد که دین با لارن بهم زده بود حال لارن بدتر از همیشه بود
دین با اینکه وقتی هم باهاش بود رابطه خاصی نداشتن
ولی حداقل بود
حداقل بود که لارن بهش نگاه کنه
بهش گوش کنه
تو جنگل سبز چشمای دین گم بشه برای ساعت ها

اصلا چی شد که دین رفت
چی شد دین لارن از اون جنگل بیرون کرد
جوابش فقط یه اسم بود
کستیل کالینز

اره اون کالینز فاحشه اومد و همچی رو خراب کرد
لارن میدونست دین با خیلی های دیگه بوده
ولی هیچ کدوم باعث جدایی اون و دین نشدن
اون کثافت معلوم نبود چی به دین گفته بود

اون نمیدونست بازیچه دینه یه اسباب بازی که دیر یا زود دین ازش خسته میشه و دورش میندازه
فقط این وسط لارن قربانی شد