•Eleven•

2.2K 425 334
                                    

های بیبی های من
حرفای اخرم یادتون نره!
این پارت رو با اهنگ
Numb : Rihanna & Eminem
گوش بدید توی چنل میزارمش
ساری بابت تاخیر کوچولویی که داشتم.

شرط پارت بعد

ووت : 65
کامنت : + 280


بزاق تلخ شده ی دهنشو فرو برد و
سعی کرد برای چند دقیقه چهره ی خنثی و بی حسش رو حفظ کنه...
به سختی چندتا تیکه از استیکی که توی بشقابش داشت خورد.

زیر نگاه های سنگین دس
که دائم بین خودش و کندال میچرخید
فاصله ای تا دیوونه شدن نداشت...

کارد و چنگال توی دستش رو اروم رها کرد ،
دستش روی میز مشت شد...
کن میدونست هری توی شرایط خوبی نیست...
و این از نیشخند های روی لب پیرمرد مقابلش ، کاملا معلوم بود...

دس: به نظر میرسه پسرم فکرش مشغوله...
هری با دخترت* به مشکل برخوردید؟

هری بدون اینکه نگاهش کنه،سرش رو تکون داد...

کن برای لحظه ای چشم هاش از تعجب به دس خیره موند اما به ثانیه نکشیده حالت قبل چهرش رو حفظ کرد.

نیشخند بزرگی روی لبهاش شکل گرفت
همزمان دست چپش رو اروم روی دست مشت شده ی هری گذاشت و
برای ثانیه ای هری رو از افکارش بیرون کشید

کن: چیزی شده هانی؟ از موقعی که از اتاق کار پدرت برگشتی کلافه ای...!

دس لبخند پررنگی روی لبهاش شکل گرفت و
منتظر جواب هری شد

هری انقدر کلافه بود که حتی صدای اروم برخورد کارد و چنگال پدرش به لبه های ظرف هم
میتونست منفجرش کنه

از گوشه ی چشم نگاه سردی تحویل کندال داد و
فکش رو منقبض کرد
اخم هاش رو بیشتر توی هم کشید...
حتی کندال هم دلیل شدت عصبانیت هری رو نمیدونست.

هری: خوبم.

با صدای اروم مادرش توجهش جلب شد

آنه: هری ؟؟ اتفاقی افتاده؟ چند روزه حتی درست حسابی نمیبینمت...!

لبخند کمرنگی روی لبهاش شکل گرفت و اروم صندلیش رو عقب کشید.
دو قدم فاصله بین خودش و صندلی مادرش رو طی کرد و آنه رو توی بغلش گرفت

 • Beloved Rival • [L.S]Where stories live. Discover now