ییبو : کسی کاری به تو نداره
جوابی بهش ندادم از اتاق رفتم بیرون ،رفتم به کارام برسم ولی یه حس خیلی بد دست از سرم برنمیداشت امیدوارم اتفاقی نیافتهکارم که تموم شد از بیمارستان بیرون اومدم که برم خونه که با شنیدن صدای پشت سرم ، سر جام وایسادم و دیگه حرکت نکردم
جیهو : به به دکتر شیائو ژان حالت چطوره کلی وقته ندیدمت
با ترس برمیگردم بهش نگاه میکنم
ژان : ت...تو اینجا چیکار میکنی
جیهو : من من هیچی اومدم رخ زیباتو ببینم
و بعد شروع میکنه به بلند خندیدنفلش بک ( دو سال قبل )
ژان : مامان میفهمی چی میگی یعنی چرا بابا از اون عوضیا پول گرفته
مامان : بابات یه عالمه بدهی اورده کاری نمیتونست انجام بده اون موقع مجبور شد بره نزول کنه
ژان : الان چه خاکی بریزیم تو سرمون کل دارایم هم بفروشیم نمیتونیم پول اینا رو بدیم
بابا همون موقع وارد خونه میشه
پدر : یائو ( مادر ژان ) ژان زود وسایلتون جمع کنین یه مدت باید از دست این شرخرا فرار کنیم تا یکم پول دستم بیادژان : تا کی اخه من باید برم بیمارستان نمیتونم با شما بیام
مامان : ژان نمیتونیم تو رو تنها بزاریم
ژان : خیلی خوب شما امشب برین من فردا برم بیمارستان مرخصی بگیرم میام پیش شما
بابا و مامان وسایل مورد نیازشون بر میدارن تا برن روستای بابا
صبح زودتر از هرموقعی از خواب بیدار میشم که برم بیمارستان تا مرخصی بگیرم برم پیش بابا و مامان تو راه بیمارستان بودم که گوشیم زنگ خورد... : سلام اقای شیائو ژان
ژان : بله خودم هستم بفرماید
... : ممنون میشم خودتون سریعتر به بیمارستان ... برسونید
ژان : چرا ؟ اتفاقی افتاده ؟
... : بله باید بیاید برای تشخیص هویت
ژان : چ..چی تشخیص هویت کی
... : لطف بیاید بیمارستان مشخص میشهتا به اون بیمارستان رسیدم برام انگار که هزار سال گذشته بود با رسیدنم به بیمارستان به اطلاعات رفتم
ژان : سلام من شیائو ژان هستم با من تماس گرفته بودید
یکی از پرستار از روی صندلی بلند شد و به طرفم اومد
... : سلام بله همراه من بیاد برای تشخیص
ژان : تشخیص کی
... : پدر و مادرتون
با شنیدن حرف پرستار انگار که دنیا رو سرم خراب شده باشه توان حرکت نداشتم
... : اقای شیائو حالتون خوبه ؟ میشه سریع تر همراه من بیاید
«•••••••••••••••••••••••••••••••••••••»
امیدوارم که خوشتون اومده باشه❤️
YOU ARE READING
❅کوه یخ❅
Romanceژان دکتر فوق العادی هست در عین حال فوضول کنجکاو 🤪 ییبو خواننده مغرور که به جز خودش به هیچکس اهمیت نمیده همیشه باید حرف حرف اون باشه اجازه نمیده کسی تو زندگیش دخالت کنه حالا زندگی هر دو با دیدن هم دیگه عوض میشه😍